منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 24

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 4
:: باردید دیروز : 14
:: بازدید هفته : 176
:: بازدید ماه : 1069
:: بازدید سال : 4361
:: بازدید کلی : 103981
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 6 / 5

 رسول خدا در آستانه ماه مبارک رمضان برای مردم خطبه ای خواندند و در آن به فضایل این ماه و وظایف مردم در آن پرداختند. از بین جمع، امیرالمومنین علیه السلام برخاسته و سوالی درباره برترین عمل در این ماه می پرسد. رسول خدا پاسخ می دهد:

یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏ ؛ برترین عمل در این ماه اجتناب از گناهان است.

امیرالمومنین علیه السلام که خود راوی این روایت است اینگونه ادامه می دهد:

فَبَکَی ؛ بعد از آنکه پاسخ مرا داد شروع به گریستن کرد. عرض کردم: اى پیامبر خدا! چه چیزى شما را به گریه انداخت؟

فرمود: اى على! براى آن مى‏گریم كه در این ماه، حرمت تو را مى‏شكنند. گویا مى‏بینم كه تو در حال نماز خواندن براى پروردگار خویشى كه شقى‏ترینِ اوّلین و آخرین، همتای کُشنده ناقه قوم ثمود، بر مى‏خیزد و بر فرق سرت ضربتى مى‏زند كه مَحاسن تو با آن رنگین مى‏گردد.

عرض کردم: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِكَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی فَقَالَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِك‏

اى رسول خدا، آیا دینم سالم خواهد ماند؟ فرمود: دینت سالم خواهد ماند.

برخورد با ابن ملجم پیش از ترور، قصاص قبل از جنایت بود که در قوانین شریعت، چنین مجوزی در حق هیچ کسی وجود ندارد؛ یعنی نمی توان کسی را پیش از آنکه مرتکب جرمی شود مجازات کرد

بعد اینجا بود که رسول خدا در حضور مردم باز هم بر وصایت و خلافت بلافصل امیرالمومنین علیه السلام تاکید کرد و با شدت تمام بر دشمنان و بدخواهان او حمله کرد و فرمود:

اى على! هر كس تو را بكشد، مرا كشته است و هر كس تو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است و هر كس تو را ناسزا گوید، مرا ناسزا گفته است؛ چرا كه تو از من هستى، همچون جان من. روح تو، از روح من است و سرشت تو، از سرشت من. خداى متعال، من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا براى پیامبرى و تو را براى امامت، انتخاب كرد. هر كس امامت تو را انكار كند، نبوّت مرا انكار كرده است.

اى على! تو وصىّ من، پدر فرزندان من (فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام)، همسر دختر من و جانشین من بر امّتم هستى، در حال حیاتم و پس از مرگم. فرمان تو، فرمان من است و نهى تو، نهى من است. سوگند به خدایى كه مرا به نبوّت برانگیخت و مرا بهترینِ‏ آفریدگان قرار داد، تو حجّت پروردگار بر خلق اویى و امین او بر رازش و جانشین او بر بندگانش.[1]

 

امیرالمومنین علیه السلام از شهادت خود خبر می دهد

امّ جعفر، كنیز على علیه السلام نقل می کند:

من به دستان حضرتش آب مى‏ریختم كه سرش را بالا گرفت، محاسن خود را در دست گرفت؛ به آن نگاهی کرد و فرمود: واهاً لَكَ، لَتُخضَبَنَّ بِدَمٍ ؛آه بر تو كه با خون، رنگین خواهى شد. ام جعفر می گوید: روز جمعه بود که آن اتفاق افتاد.[2]

الفتوح می نویسد:

 

امام علی

 

على علیه السلام از نبرد با خوارج بازگشت. مردم به استقبالش شتافتند و او را بر پیروزى ‏اش بر خوارج تبریك مى‏گفتند. وارد مسجد بزرگ (در كوفه) شد. دو ركعت نماز در آن خواند. سپس بر منبر رفت و خطبه نیكویى ایراد كرد. آنگاه رو به پسرش حسین علیه السلام نمود و فرمود: «اى ابا عبد اللّه! از این ماه (یعنى ماه رمضانى كه در آن بودند) چه ‏قدر مانده است؟»

 

حسین علیه السلام عرض کرد: هفده روز، اى امیر مۆمنان!

 امیرالمومنین علیه السلام دست به محاسن مبارکش كه آن روز سفید بود کشید و فرمود: «آن گاه كه شقى‏ترین فردِ امتْ انگیخته شود، این را به خون رنگین خواهد كرد.[3]

 

خبر از تروری ناجوانمردانه

امیرالمومنین علیه السلام در گزارشی خبر از ترور ناجوانمردانه خود می دهد و می فرماید:

إنَّما یَقتُلُنی رَجُلٌ خامِلُ الذِّكرِ، ضَئیلُ النَّسَبِ، غیلَةً فی غَیرِ مَأقِطِ حَربٍ ولا مَعرَكَةِ رِجالٍ ؛ مرا مردى خواهد كشت که گمنام است. او که از تبارى پست است مرا نه در میدان كارزار و نه در معركه مردان بلکه به ‏صورت ترور خواهد کشت.[4]

 

برخورد با ابن ملجم در روز بیعت

شیخ مفید ره به نقل از ابو طفیل عامر بن واثله می نویسد:

امیر مۆمنان مردم را براى بیعت جمع كرد. عبد الرحمان بن ملجم مرادى كه خدا لعنش كند آمد.

فَرَدَّهُ مَرَّتَینِ أو ثَلاثا ثُمَّ بایَعَهُ ؛ امیرالمومنین علیه السلام دو یا سه بار او را رد كرد. بعد [از آنکه ابن ملجم بر بیعت اصرار کرد حضرت پذیرفت و او] بیعت كرد.[5]

خواست که برود امیرالمومنین علیه السلام صدایش کرد و از او پیمان مۆكّد گرفت كه نیرنگ نزند و پیمان نشكند. او هم قول داد. بار دوم که خواست برود دوباره امیر مۆمنان علیه السلام او را صدا كرد و از او عهد و پیمان محكم گرفت كه نیرنگ نزند و پیمان نشكند. او هم قول داد. برای بار سوم نیز این تاکید در پیمان صورت گرفت.

ابن ملجم گفت: اى امیر مۆمنان! به خدا سوگند، ندیدم كه با كسى جز من این گونه رفتار كنى.

امیر مۆمنان بعد از تمثل به شعری فرمود: برو، اى ابن ملجم! به خدا سوگند، فكر نمى‏كنم كه به آنچه گفتى وفا كنى.[6]

 

امام علی

 

حضور در کوفه برای یک جنایت بزرگ

یعقوبی در تاریخ خود می نویسد:

عبد الرحمان بن ملجم مرادى ده روز مانده به آخر شعبان سال چهلم هجرى به كوفه آمد. وقتی خبر آمدنش به على علیه السلام رسید، فرمود: « آمد؟ آگاه باشید كه جز او كسى بر ضدّ من نمانده‏ است. اینك وقت آن رسیده است».

 [ابن مُلجَم‏] به منزل اشعث بن قیس كِنْدى وارد شد و یك ماه آن جا ماند و مشغول تیز كردن شمشیر خود بود. (آماده قتل امیرالمومنین علیه السلام می شد)[7]

 

پرسش و پاسخ

بعد از ملاحظه این اخبار سوالی به ذهن می آید که چرا امیرالمومنین علیه السلام با اینکه خبر داشت ابن ملجم  او را ناجوانمردانه مورد حمله قرار داده و به شهادت خواهد رساند؛ چرا علاج واقعه قبل از وقوع نکرد؟ و چرا با پای خود به مسجد رفت؟

در جواب سوال اول گفته می شود که برخورد با ابن ملجم پیش از ترور، قصاص قبل از جنایت بود که در قوانین شریعت، چنین مجوزی در حق هیچ کسی وجود ندارد؛ یعنی نمی توان کسی را پیش از آنکه مرتکب جرمی شود مجازات کرد.

اما اینکه چرا امیرالمومنین علیه السلام با علم به حادثه راهی مسجد شد و در معرض ترور قرار گرفت پاسخ دیگری دارد.

پاسخهای داده شده به این سوال متعدد و فراوان است که برخی از آنها به همراه نظر علامه طباطبایی ره را می توان در ترجمه المیزان، ج‏18، ص 296 ملاحظه کرد.

برخی گفته اند که این چون از جنس غیب است اصولا تکلیف آور نیست و شخص نباید بر اساس آن رفتار کند. عده ای مانند مرحوم علامه معتقدند که در وقایع حتمی الوقوع (ضروری الوجود)، علم به آن واقعه و اختیار عالم نمی تواند جلوی تحقق آن را بگیرد.

آن حضرت با اختیار تام راهی مسجد شد معنای این سخن تنها این است که امام علی علیه السلام از جزئیات حادثه ای خبر داشت که وقوع آن حتمی بود؛ نه احتمالی تا آرزو شود ای کاش امام علی علیه السلام به مسجد نمی رفت و ...

آیت الله جوادی آملی در نظری مشابه می گوید: علم غیب گاهی به واقع محتوم و تغییر ناپذیر تعلّق می گیرد. بنابراین، بعضی از چیزهایی که پیامبران و امامان از طریق غیب می دانند، همان چیزی است که حتماً واقع خواهد شد. این گونه آگاهی چیزی نیست که با آن بتوان تغییری ایجاد کرد و سرنوشت چیزی را تغییر داد.[8]

 

توضیح این بیانات:

آگاهی امیرالمومنین علیه السلام به نحوه شهادتش درست مانند آگاهی شخصی است که از راه غیب، صحنه واقعی شهادت خود را پیشاپیش می ببیند و از زمان، مکان و جزئیات آن مطلع می شود؛ آنچه در پیش روی امیرالمومنین علیه السلام بود یک واقعه قطعی بود نه یک واقعه احتمالی تا کسی آرزو کند که ای کاش حضرت نمی رفت و ...

معنای این سخن مجبور بودن حضرت در رفتن به مسجد نیست؛ آن حضرت با اختیار تام راهی مسجد شد معنای این سخن تنها این است که امام علی علیه السلام از جزئیات حادثه ای خبر داشت که وقوع آن حتمی بود؛ نه احتمالی تا آرزو شود ای کاش امام علی علیه السلام به مسجد نمی رفت و ...

خلاصه اینکه حضرت از راه غیب می دانست که در سحر 19 رمضان سال 40 با اختیار خود قطعا به مسجد خواهد رفت و قطعا ضربتی خواهد خورد که محاسن شریفش به خون سرش رنگین می شود.

 


:: بازدید از این مطلب : 648
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 6 / 5


:: بازدید از این مطلب : 745
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 6 / 5

 

 http://images.persianblog.ir/679923_7LMtGRWF.jpg

دوست داشتن تنگ ریز برمبنای یک نظریه علمی        
دکتر سید سادات سپهرتاج - روانپزشک

(تقدیم به روح پدرم سیدعنایت سپهرتاج)          

هرچند تنگریز ازنظر جغرافیایی وموقعیت آب وهوایی-کوهساران زیباو چشمه های زیباولی نه چندان پرآب وپوششهای گیاهی کم نظیر دوست داشتنی است لکن آنچه باعث میشود ما تنگ ریز را دوست داشته باشیم برمیگردد به نظریه روانشناسی سایکوآنالیتیک دانشمند نامی(زیگموند فروید) که حدود یکصد سال پیش ارایه داد.

این تئوری میگوید: بسیاری ازرخدادها و وقایع دوران کودکی ونوجوانی درحافظه انسانها ذخیره می شود ودردوران بزرگسالی میتوانندبعضی موردپیشرفت عملکرد وبعضا موجب پسرفت عملکردفرد شوند.این رویدادها بصورت خاطره درضمیر ناخودآگاه قراردارند(امروزه سلولها ونورونهای مغزی ثبت آنها شناخته شده است) ودائما درتکاپوی ورود به خودآگاه هستند که البته این کار براحتی ممکن نیست واین امر موجب آزار فرد میشود یاحداقل بخشی ازذهن فرد را اشغال کرده (preoccupational thought) یا بصورت خاطرات شیرین اما کودکانه. البته بارها درخواب بصورت رویا ظهور میکنند ولی به علت عدم دسترسی به خودآگاه مشکل همچنان باقیست. لذا فروید یک راهکار درمانی تحت عنوان سایکوآنالیز برای آندسته افرادیکه وقایع ناخوشایند وسرکوب شده دوران کودکی باعث مشکلاتی درعملکرد شغلی وروابط اجتماعی آنها شده بود ابداع کرد. ازدید تکاملی هدف سایکوآنالیزبیاداوردن خاطرات و وقایع دوران کودکیست که فراموش شده ولی ازبین نرفته اند. وقتی آنها وارد خودآگاه شدند دیگر شخص درگذشته خود fix نمیشود وآن وقایعی راکه به شکل دست نخورده دوران کودکی درون سلولهای مغزی خودحمل میکند هم اکنون وباسن کنونی تجزیه وتحلیل میکند لذا اغلب ارزوها وخواسته های سرکوب شده دوران کودکی قابل درک میشوند وضمیر ناخوداگاه ازادشده وبه عبارتی نفس راحتی می کشد ومیتواند مسائل روزمره ومهمتری رادرخود جای دهد. ازطرفی ازنظر علمی ثابت شده است که وقایعی که همزمان ذخیره شده اند بابروز یکی دیگروقایع حتی تصورات وآرزوهایی که همراه آن ثبتشده اند یکی پس از دیگری ظاهر میشوند.ازمنظر علم تمامی رخدادهاو وقایع روان و ذهن دارای معنی هستند. psychic determinism

به سخن دیرهمه افکار-تداعی ورفتارها تصادفی نبوده بلکه چه ارزش منفی چه مثبت برای شخص معنی دار هستند. خلاصه کلام اینکه هم اکنون مابادیدن تصاویریا مطالب قدیمی  که دردو دهه اول عمر باآنها سروکارداشته ایم باورود به ضمیر خودآگاهمان با سن وموقعیت کنونی آنهارا تجزیه وتحلیل میکنیم وبه زبان علمی ventilsteمیشویم (به قول قدیمیها سبک میشویم). یک مثال واقعی برای درک بهتر موضوع واهمیت بالینی آن؛ شخصی که دردوران نوجوانی علاقه به شکار داشته وشکارچی بوده است درکهنسالی ممکن است بخشی ازآرزوهای تحقق نیافته اش که درناخوداگاهش باقی مانده است باعث شود هنگام کسالت و بیماری که خوداگاهی کاهش مییابد وضمیرناخوداگاه کمی آزادترمیشود باعث شود آرزوها وخواسته های تحقق نیافته اش وارد خوداگاه شده ودرانتظار گوشت شکار ازخوردن وآشامیدن خودداری نماید وچه بسا همین امر موجب تلف شدن وی گردد بدون اینکه اطرافیان متوجه موضوع شوند.

 


:: بازدید از این مطلب : 1691
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 6 / 5

ای مسافر پروازرمضان پروازت به   بلندای نام پر افتخارمیرسالاری در هرکجای این سرزمین که سرای ماست.نامتان جاویدان.توشه تان پرباروسوغات مانیزدعای سحرتان


:: بازدید از این مطلب : 846
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 5 / 5

خداى تعالى در شب قدر حوادث یک سال را تقدیر می کند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر می ‏سازد که فرشتگان به امر پروردگار، آن را انجام می دهند و شیطان در این شب بیرون نمی‌آید تا صبح آن طلوع کند.

شب قدر، شبی است که در تمام سال هیچ شبی به فضیلت آن نمی رسد و عمل در آن بهتراز عمل در هزار ماه است. در این شب برنامه های یک سال هر کس مقدر می گردد. در شب قدر ملائکه و روح که اعظم ملائکه است به اذن پروردگار، خدمت امام زمان علیه السلام مشرف می شوند و مقدرات هر کس را به امام عرضه می دارند.

«قدر» معانی متعددی همچون قدرت، تقدیر و اندازه گیرى، تنگ گرفتن، مساوی بودن یک چیز با چیز دیگر بدون کم و زیاد دارد اما در  اینکه چه شبی از شب‌های ماه رمضان، شب قدر است اختلاف دیدگاه وجود دارد. آنچه موافق با سنت پیامبر گرامی اسلام(ص) و روایات امامان معصوم(ع) است، اینکه شب قدر در دهه آخر ماه رمضان قرار دارد و طبق نقل، یکی از شب‌های نوزدهم، بیست و یکم، و بیست و سوم است و در بین این سه شب نیز شب بیست و سوم احتمالش بیشتر است. چنانکه امام صادق(ع) فرمود: شب نوزدهم شب تقدیر است و شب بیست و یکم شب بستن و تعین و اِحکام است و شب بیست و سوم شب حتمی شدن و امضای آن است.

در مورد فضایل شب قدر باید گفت که شب نازل شدن دفعی و یک‌جای قرآن در بیت المعمور است که به طور تدریجی طی 23 سال بر قلب نازنین پیامبر گرامی اسلام(ص)نازل شده است. همچنین عبادت و کارهای نیک، در شب قدر، بهتر است از عبادت و کاهای نیک در هزار ماه که دارای شب قدر نباشد. از فضائل دیگر شب قدر آنکه این شب، شب نزول و پایین آمدن فرشتگان خداوند خصوصاً بزرگ‌ترین فرشته خداوند، به زمین است و این شب ، شب تقدیر و سرنوشت یک سال انسان است. خداى تعالى در آن شب حوادث یک سال یعنى از آن شب تا شب قدر سال آینده را تقدیر می کند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چیزهایى دیگر از این قبیل را مقدر می ‏سازد که فرشتگان به امر پروردگار، آن را انجام می دهند. در این شب، درهای جهنم بسته می‌شود و درهای بهشت، گشوده می‌شود و شیطان در این شب بیرون نمی‌آید تا صبح آن طلوع کند و درهای آسمان و رحمت الاهی بر روی بندگانش گشوده می‌شود و شب قبولی اعمال است.



اعمال شب‌های قدر بر دو نوع است:

اعمالی که در هر سه شب انجام می‌ شود و به اعمال مشترک معروف است و اعمالی که مخصوص هر یک از شب‌های مبارک نوزدهم، بیست و یکم و بیست ‌و سوم است.

 اعمال مشترک شبهای قدر

1- غسل کردن که بهتر است مقارن غروب آفتاب غسل کرده و نماز عشا با غسل خوانده شود.

2- خواندن 2 رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد، 7 مرتبه سوره‌ توحید را خوانده و بعد از نماز 70 مرتبه گفته شود: اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ.

3- قرآن به سر گرفتن و خدا را به 14 معصوم(ع) سوگند دادن.

4- زیارت امام حسین(ع) .

5- احیا داشتن (بیدار ماندن و عبادت کردن) در این شب‌ها. در روایات بسیاری از پیامبر(ص) و معصومین(ع) نقل شده است هر کس شب قدر را احیا کند، گناهان او آمرزیده شود.

6- فضیلت و پاداش بسیار دارد که 100 رکعت نماز خوانده شود و بهتر است که در هر رکعت بعد از سوره‌ مبارک حمد، 10 مرتبه سوره‌ توحید خوانده شود.

7- دعایی از امام زین العابدین (ع) که در مفاتیح الجنان آمده است . اللهم انی امسیت لک عبداً...

8- قرائت دعای جوشن کبیر.

9- طلب آمرزش از خدای متعال و درخواست از خدا جهت نیازهای دنیا و آخرت .

10- ذکر گفتن و صلوات بر محمد وآل محمد علیهم السلام.

در این شب‌های مبارک، اعمال زیر نیز سفارش شده است:

1) خواندن 2 رکعت نماز برای سلامتی امام زمان(عج) و تعجیل در ظهور آن حضرت

2) خواندن 2 رکعت نماز برای شادی روح همه‌ درگذشتگان و اسیران خاک و 25 بار گفتن ذکر "اللهم اغفرلی لجمیع المومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات"

3) خواندن 2 رکعت نماز تقدیم به اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و خواندن دعای توسل

4) خواندن 2 رکعت نماز حضرت زهرا(سلام الله علیها): در رکعت اول بعد از حمد 100 مرتبه سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد 100مرتبه سوره توحید

5) خواندن سوره‌های مبارک دخان و قدر



اعمال مخصوص شب نوزدهم

1- صد بار ذکر " استغفرالله ربی واتوب الیه ".

2- صد بار ذکر " اللهم العن قتلة امیرالمومنین"

3- دعای اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم ...

 اعمال مخصوص شب بیست و یکم

1- دعای اللهم صل علی محمد وال محمد و اقسم لی حلما یسد عنی باب الجهل ... .

2- لعن بر قاتل امیرالمومنین. صد بار ذکر "اللهم العن قتلة امیرالمومنین"

3- زیارت امام علی علیه السلام .

 اعمال مخصوص شب بیست و سوم

1- تلاوت سوره های عنکبوت و روم که امام صادق (ع) فرمود: تلاوت کننده این دو سوره در این شب از اهل بهشت است.

2- قرائت سوره‌های مبارک عنکبوت، روم و دخان .

3- قرائت 1000 مرتبه سوره قدر .

4- خواندن و تکرار دعای سلامتی امام زمان(عج) اللهم کن لولیک حجة ابن الحسن ... .

5- دعای اللهم امددلی فی عمری واوسع لی فی رزقی ... .

6- تلاوت قرآن کریم به هر مقدار که توانستی.

7- خواندن دعای "یا باطنا  فی ظهوره و یا ظاهراً فی بطونه ... .
 

مرحوم کلینی در کافی از امام باقر (ع) نقل می کند که آن حضرت در جواب معنای آیه «انا انزلناه فی لیلة مبارکة » فرمودند: «آری شب قدر، شبی است که همه ساله در ماه رمضان و در دهه آخر آن، تجدید می شود. شبی که قرآن جز در آن شب نازل نشده و آن شبی است که خدای تعالی درباره اش فرموده است: «فیها یفرق کل امر حکیم؛ در آن شب، هر امری با حکمت، متعین و ممتاز می گردد». آنگاه فرمود: «در شب قدر، هر حادثه ای که باید در طول آن سال واقع گردد، تقدیر می شود، خیر و شر، طاعت و معصیت و فرزندی که قرار است متولد شود یا اجلی که قرار است فرارسد یا رزقی که قرار است برسد و


:: بازدید از این مطلب : 654
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 4 / 5

 
 
 
بیاد شهید سرجدا سید محمد خشنود(میرسالاری)
 
 

سخن از آنانی است که گویا رفته‌اند و ما مانده‌ایم؛ آنان که نام و مال و جان خود را بر زمین نهادند و برای دفاع از این خاک، مردم و اعتقاداتشان رفتند. آنان که گویا رفته‌اند؛ اما فقط گویا رفته‌اند که فرموده‌اند گمان ما این است که شهدا رفته‌اند و ما مانده‌ایم، ولی حقیقت این است که شهدا مانده‌اند و زمان ما را با خود برده است!

 امروز پنجشنبه و شب جمعه است؛ روز و شبی که ما که در گذر زمان خود را گم کرده‌ایم، دقایقی ‌می‌‌ایستیم و به عقب بر‌می‌گردیم تا خود‌ و خاطراتمان را هر چند مبهم به یاد بیاوریم؛ خودمان را، پدر و مادرمان را، دوستان و آشنایمان را، امام راحل عظیم‌الشأن را و شهدا را؛ آنان که با هستی خود به این مردم و مملکت هستی بخشیدند.

فرصتی است تا دمی از سنگینی بار این کالبد جسم را زمین بنهیم و روح خود را به پرواز درآوریم و از زمان هم به درآییم و تجدید عهدی کنیم با همه آنانی که در روی این کره خاک روزی با ما بودند؛ آنانی که روزی گرما‌بخش محافل و مجالس ما بودند؛ آنان که برخی‌شان نگاه به صورت‌هایشان برایمان ثواب عبادت داشت و آنانی که در نگاهشان برق امید و بارقه‌های توکل به خداوند متعال دیده می‌شد.

فرصتی است‌ با عطر آیات خداوند به دیدار کسانی برویم که به عطر آیات خداوندی خشنود و رضا می‌شوند؛ فرصتی تا با یادآوری آن همه خوب و نازنینانی که اکنون در جمع ما در این کره خاک نیستند، اندکی به فرجام کار بیندیشیم که:

ای خاک اگر سینه تو بشکافند    بس گوهر قیمتی که در سینه توست

امروز و در میانه‌های ماه رمضان، ماه مهمانی خداوند، از پوسته زمین و زمان به درآییم و با یادی از شهدا، آنانی که عاشقانه جان فدای دوست کردند، بخوانیم که: 

آن فرو ریخته گل‌های پریشان در باغ          کز می جام شهادت همه مدهوشانند

نامشان زمزمه نیم شب مستان باد          تــــا نگویند کـــه از یـــــاد فراموشانند


:: بازدید از این مطلب : 603
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 4 / 5

 

 

 

 

 

جلسات انس باقران در شبهای ماه مبارک رمضان با سخنرانی خطیب توانا حجت الاسلام سید عبدالرضاموسوی (میرسالاری)بصورت گردشی در شهرستان بهمئی برگزار می گردد .این جلسات تاپایان ماه مبارک رمضان ادامه دارد

 

 

 

 

 

در ايام ماه مبارك رمضان و به مناسبت خجسته‌ميلاد باسعادت كريم اهل بيت(ع)، سبط اكبر امام حسن مجتبی(ع)، محفل انس با قرآن با حضور  روحانيون و مردم متدين شهرتشان .در منزل مرحوم سید ابوذر ساداتی برگزار گردید

 

 دراين محفل نورانی ابتدا ،  دعای توسل قرائت گردید ،سپس حجه الاسلام  حاج سید عبدالرضا موسوی(میرسالاری) خطیب توانا و ميهمان ويژه مراسم، ضمن قرائت قرآن، طی سخنانی به لزوم انديشيدن به آيات آسمانی به عنوان تنها راه سعادت انسان در دو جهان و بهره‌گيری از محضر اساتيد و بزرگان قرآنی پرداخت.

 

ایشان در بخشی از بیانات خود درباره نسیم رحمت خداوند فرمود

در روایتی داریم که خدا نسبت به چهار گناه بسیار حساس و سخـﺖگیر است. میتوان از این روایت نتیجـﮥ مخالف گرفت، یعنی اگر از این چهار گناه، چشم پوشی کنیم، نسیم رحمت خدا شدیداً نصیب ما خواهد شد. این گناهان عبارتند از:
الف) ترک نماز؛
ب) عاق والدین:
خداوند در حدیثی قدسی میفرماید: قل لعاق الوالدین! افعل ما تشاء، لا اغفرک!! به عاق والدین بگو هر کاری دوست دارد و میتواند، انجام دهد، او را نخواهم بخشید.
ج)آدم کشی؛
د) آبروی کسی را بردن.

حجه الاسلا م موسوی پیرامون اطاعت محض از دستورات قران وولایت امر فرمودند

باید دستورات خدا و امام و ولی را مو به مو اطاعت و اجرا کرد.

خداوند از موسی علی نبینا و آله و علیه السلام پرسید: آیا تا به حال برای ما کاری کردﻩای؟ وی جواب داد نماز خواندﻩام، روزه گرفتـﻪام و .... خداوند پاسخ داد این کارها را برای خود انجام دادﻩای، برای خدایت چه کردﻩای؟ آیا تا به حال کسی را به خاطر من دوست داشتـﻪای و یا با فردی، به خاطر من دشمنی ورزیدﻩای؟ آیا به خاطر من با کسی قطع رابطه کردﻩای؟ در اینجا بود که:

علم موسی ان افضل الاعمال لله، الحب فی الله و البغض فی الله
موسی فهمید که بهترین کارهابرای خدا دوست داشتن و دشمن داشتن فقط و فقط برای خداست.

جرجی جرداق - نویسندﮤ مسیحی که شرحی بر نهج البلاغه نوشته، در کلامی چنین میگوید که مسلمان نیستم چه برسد به اینکه شیعه باشم، ولی دوستت دارم. مسلماً چنین حبی اطاعت هم خواهد آورد.
مردم، دوستان و رفقا، به چه درد ما میخورند؟ کدامشان ماندگار است. کسانی میمانند که در حول محور خدا، با آنها دوستی کنیم. دنیای ما بسیار کوچک و گذراست، لذا ارزشی ندارد که به خاطر رفقا، رابطـﻪمان با خدا دچار مشکل شود. چگونه میتوانم کسی را که میدانیم دشمن خداست، دوست داشتـﻪباشیم، صدایش را گوش کنیم، عکسش را داشتـﻪباشیم؟ علایم دوست داشتن اینجاست: الحب فی الله و البغض فی الله.
در جمعهایی که میدانیم با خدا نیستند فقط به یک شرط میتوانیم وارد شویم و آن توانایی اثرگذاری است. شب قدر به علی علیه السلام قول میدهیم که اگر کسانی که اطرافمان هستند را میتوانیم هدایت کنیم که فیها، و الا به خاطر تو از آنها میبریم، یا علی! کمک کن تا بتوانیم نفسمان را جمع کنیم.
خدا تنها کسی است که بخشش برپایـﮥ طمع نیست، چون انسانها دو گروهند: عدﮦای که اصلاً گذشت ندارند و بر همه سخت میگیرند؛ و عدﮦای هم از گناهان و اشتباهات دیگران میگذرند یه خاطر طمعکاری و به سه دلیل: یا میبخشند تا خدا هم آنها را ببخشد؛ میبخشند تا به بهشت بروند؛ و یا برای اینکه بار دیگر آدم شوی. خدا تنها کسی است که به ما نیاز ندارد و در عین حال ما را میبخشد. لذا با خدا بودن خستگی ندارد. مردم 1400 سال است که شبهای قدر در خانـﮥ خدا هستند، کدام مکتب میتواند ما را هفت ساعت جایی بنشاند تا اشک بریزیم و صفا کنیم؟ لذا امام فرمودند بگذارید شما را ملت اشک بخوانند، این اشک سبکباری میآورد و ما را سبک میکند، بگذارید حسرت شما را بخورند.ایشان در پایان این مراسم ضمن دعوت همگان به تقوای الهی  برای امرزش روح جوان ناکام مرحوم ساداتی طلب امرزش نمودند.

 

 

 

 


:: بازدید از این مطلب : 929
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 3 / 5

http://www.rasekhoon.net/_WebSiteData/PhotoGallery/Photos/529f3934-cb9b-4fd7-bfbd-3f7402ca2629.jpgمامزاده سید جمال
  امامزاده جمال تبریز زیارتگاهی است كه در مسجد حاجت ، در راسته كوچه واقع شده است. این زیارتگاه مرقد امامزاده موسی معروف به سید جمال از اولاد امام موسی بن جعفرعلیه السلام است.آرامگاه در زیر گنبد نسبتاً بزرگی واقع شده و پا طاق مقرنسی دارد كه روی آن صندوق چوبی زیبایی نهاده اند .دو كتیبه مرمرین سنگ قبر نیز در این بقعه به چشم می خورد كه یكی متعلق به قبرآخوند ملا احمد مدرس و دیگری مربوط به قبر شیخ عبدالغفار است.


:: بازدید از این مطلب : 5025
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 3 / 5


  

  هرگز افطار خود را با نوشیدن آب سرد آغاز نکنید

کارشناس تغذیه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی گفت افطار را با خوردن خرما، کشمش، عسل و به طور کلی با یک قند طبیعی آغاز کنید به این صورت زیاده‌روی در خوردن غذا کاهش پیدا می‌کند.

وی با اشاره به اینکه افراد هرگز نباید با آب سرد افطار را شروع کنند، عنوان کرد: خوردن چای شیرین کم رنگ، شیرگرم، فرنی، نان و پنیر و سبزی و حلیم بی‌روغن در آغاز افطار مناسب است.

ناظران پور خاطرنشان کرد: افراد نباید در حین غذا خوردن آب بنوشند، زیرا این کار سبب رقیق شدن شیره‌ی گوارشی و اختلال در هضم می‌شود.

وی با بیان این که در وعده‌ی افطار باید غذاهای کم حجم استفاده شود، بیان کرد: در فاصله‌ی بین وعده افطار تا سحر علاوه بر میوه‌جات فصل از برگه‌ی آلو، ‌انجیر و گوجه فرنگی نیز استفاده کنید.

وی افزود: معده‌ی خالی در هنگام افطار تحمل غذای خشن را ندارد، لذا خوردن غذاهای سهل‌الهضم و تقریبا نرم برای افطار مناسب است.

ناظران پور با اشاره به اینکه تخم‌مرغ نیمرو دیر هضم‌تر از تخم‌مرغ آب پز است، اظهارکرد: سالاد مکمل خوبی برای غذاها در ماه مبارک رمضان است.

وی یادآور شد: توصیه می‌شود از بادنجان،‌فلفل و سایر ادویه‌ها که ممکن است موجب احساس تشنگی در طول روز شوند استفاده نشود.

 

 

ناظران پور با بیان اینکه مصرف کله پاچه، سیرابی و شیردان موجب تشنگی زیاد می‌شود گفت: مصرف نوشابه‌های گازدار به طور کلی به خصوص در ماه مبارک رمضان توصیه نمی‌شود زیرا ممکن است موجب تحریک معده و خصوصا در افراد مبتلا به التهاب معده شود.

وی بیان کرد: سعی کنید بعد از صرف سحری نخوابید، چون وضعیت دراز کش سبب برگشت مواد به مری و ترش کردن می‌شود و گذشته از آن این کار در دراز مدت باعث سوزش سردل و بیماری رفلکس معده و مری می‌شود.

کارشناس تغذیه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی با بیان اینکه نباید افطار خود را با آب و نوشیدنی‌های سرد آغاز کنیم، تصریح کرد: در هنگام افطار حتی اگر تشنه‌اید به جای آب سرد، کمی آب گرم یا چای میل شود.


:: بازدید از این مطلب : 696
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 2 / 5

 

 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : ما تَشاوَرَ قَومٌ إلاّ هُدُوا إلى رُشدِهِم ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :هيچ قومى با يكديگر مشورت نكردند مگر آن كه به راه پيشرفت خود رهنمون شدند .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200136

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : إنَّ الَّذي يُؤتى إلَىَّ ، سَمٌّ يُدَسُّ إلَىَّ فَاُقتَلُ بِهِ ولكِن لايَومَ كَيَومِكَ يا أباعَبدِاللّه‏ِ ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :آنچه به من مى‏رسد، زهرى است كه با دسيسه به كامم ريخته مى شود، امّا اى ابا عبد اللّه‏ هيچ روزى مانند روز [مصيبت] تو نيست .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200488

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : لاتُعاجِلِ الذَّنبَ بِالعُقُوبَةِ واجْعَلْ بَينَهُما لِلاِعتِذارِ طَريقا ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :در مجازات خطا كار شتاب مكن و ميان خطا ومجازات، راهى براى عذرخواهى قرار ده .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200557

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : صاحِبِ النّاسَ مِثلَ ما تُحِبُّ أن يُصاحِبوكَ بِهِ ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :با مردم به گونه‏اى رفتار كن كه دوست دارى با تو آن‏گونه رفتار كنند .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200558

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : إنَّ أَحسَنَ الحَسَنِ الخُلُقُ الحَسَنِ ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :نيكوترين نيكو ، خُلق نيكو است .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200559

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : مَن عَبَدَ اللّه‏َ عَبَّدَ اللّه‏ُ لَهُ كُلَّ شَى‏ءٍ ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :هر كس خدا را بندگى كند ، خداوند همه چيز را بنده او گرداند .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200560

 
 

صفحه اختصاصي حديث و آيات امام حسن عليه ‏السلام : اللُّؤمُ أن لاتَشكُرَ النِّعمَةَ ؛ حديث

امام حسن عليه ‏السلام :پستى آن است كه نعمت را سپاس نگويى .

مسیر این حدیث در کتابخانه: آينه يادها >حدیث شماره : 200561


:: بازدید از این مطلب : 597
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 2 / 5

میلاد باسعادت کریم ال طاها امام حسن مجتبی (ع)مبارکباد


:: بازدید از این مطلب : 826
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 1 / 5

«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ[حجرات/13] اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏ها و قبیله ‏ها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید (اینها ملاك امتیاز نیست،) گرامى ‏ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!»

امام على علیه السلام می فرمایند: چنگ زدن به كانونهاى فضیلت، از كمال شرافت است.
[1]
حضرت علی (ع) می فرمایند: هر آن كس كه پَستى اَدَبش او را پست گرداند شرافت تبارش او را بلندى نمى بخشد.[2]

حتی در جایی که شرف ائمه یاد می شود، اهل بیت (علیهم السلام) علت آن را ذکر می کنند تا مردم بدانند که سبب اصلی شرف چیست: مردى بحضرت رضا (ع) عرض كرد بخدا قسم كه در روى زمین از جهت پدر احدى با شرف تر از تو نیست آن بزرگوار فرمود تقوى پدران مرا مشرف ساخت و اطاعت خدا ایشان را بهره ‏مند گردانید.[3]

اما وقتی یک شخص در مقام انتساب به اهل بیت(ع) دیده می شود، (سید بودن او مد نظر است) احترام بیشتر به او، جهت در نظر گرفتن نسبت اوست. و دلیلی برای پاسداشت حرمت اهل بیت (علیهم السلام) می باشد. همانگونه که اگر فرزند یکی از دوستان عزیز خود را ببینیم، به خاطر پدرش او را تکریم می کنیم. اگر چه هیچ نوع عمل خلاف ظابطه ای انجام ندهیم.
این نوع مواجهه سبب تکریم شعائر است و یاد اهل بیت (علیهم السلام) را در جامعه زنده تر می کند و از همین جهت نیکوست.

با توجه به این توضیحات، می توانیم به بعضی از فرق ها بین سادات و غیر آنها دقت کنیم و بنگریم که علی رغم این فرق ها، بی عدالتی ای بی آن ها و سایر افراد جامعه به وجود نمی آید:
1. در زمینۀ مالی‌: نیمی از خمس به سادات اختصاص داده شده است. اما این فرق، سبب بی عدالتی نیست، چونکه :
اولاً: سهمی كه در خمس برای سادات معین شده فقط به نیازمندان آن‌ها اختصاص می‌یابد، آن هم به اندازه رفع نیاز آن ها، بنابراین تنها از كار افتادگان‌، بیماران‌، كودكان یتیم و یا افراد دیگری كه به علّتی مشكل مادی از نظر هزینه زندگی پیدا كرده‌اند، حق استفاده از آن را دارند.
ثانیاً: مستمندان و نیازمندان سادات‌، حق استفاده از زکات را ندارند و زکات برای جبران نیازهای مالی غیر سادات است. در واقع سادات منبع مالی متفاوتی دارند، نه اینکه حق بیشتری داشته باشند.
ثالثاً: اگر سهم سادات‌ در خمس، از نیازمندی سادات موجود بیشتر باشد، باید آن را به بیت المال ملحق کرد و در مصارف دیگر مصرف نمود.

این فرق می تواند حکمت هایی داشته باشد مثل اینکه بهانه‌ای به دست مخالفان نیفتد كه پیامبر(ص) خویشان خود را بر اموال عمومی مسلط كرده است‌، چون زکات مالیاتی است که حکومت از مردم اخذ می کند. و البته دلایل این تفاوت هر چه باشد، منجر به بی عدالتی نمی شود.
حتی شاید سادات در این فرق احساس محرومیت نیز بکنند: امام صادق(ع) مى‏فرمایند:" جمعى از بنى هاشم به خدمت پیامبر (ص) رسیدند و تقاضا كردند كه آنها را مامور جمع‏آورى زكات چهار پایان كنند و و گفتند این سهمى را كه خداوند براى جمع‏آورى كنندگان زكات تعیین كرده است، ما به آن سزاوارتریم پیامبر (ص فرمود): اى" بنى عبد المطلب" زكات نه براى من حلال است، و نه براى شما ولى من به جاى این محرومیت به شما وعده شفاعت مى‏دهم .... شما به آنچه خداوند و پیامبر(ص) برایتان تعیین كرده راضى باشید (و كار به امر زكات نداشته باشید) آنها گفتند راضى شدیم‏.
[4]
[ر.ك‌: تفسیر نمونه‌، آیت اللّه مكارم شیرازی و دیگران‌، ج 7، ص 182؛ دارالكتب الاسلامیة/ پرسشها و پاسخهای مذهبی‌، آیت اللّه مكارم شیرازی و جعفر سبحانی‌، ص 168 ـ 172، انتشارات نسل جوان‌.]

2. در امور و مناصب اجتماعی‌: در این زمینه هیچ فرقی بین سادات و غیر آنها نیست. و قرار گرفتن امامت در خاندان پیامبر (ص) نیز دلیل اختصاص جایگاه ویژه به خاندان پیامبر (ص) به دلیل انتساب خانوادگی آنها نیست. امامت نیاز به عصمت دارد و عصمت را تنها خدای متعال تشخیص می دهد و شخص آن را متعین می کند. و دلیل کسب این جایگاه، طهارت شخص و دوری او از هر نوع آلودگی است. و دقت در درخواست حضرت ابراهیم (ع) از خدا، برای امام شدن ذریه اش و پاسخ خدای متعال نشان می دهد که در این امر، رابطه خانوادگی تعیین کننده نیست.
«وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ[بقره/124] (به خاطر آورید) هنگامى كه خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونى آزمود. و او به خوبى از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشواى مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض كرد: «از دودمان من (نیز امامانى قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمكاران نمى ‏رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند، شایسته این مقامند)»

3. در فضایل و پاداش اخروی‌: در این مساله، انتساب خانوادگی به پیامبر (ص) تنها سبب سنگین تر شدن، مسئولیت ها می شود. همانگونه که قرآن این مساله را درباره زنان پیامبر (ص) بیان کرده است:
«یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ یَسیراً * وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَیْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَریماً[احزاب/30-31] اى همسران پیامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود و این براى خدا آسان است. * و هر كس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع كند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت، و روزى پرارزشى براى او آماده كرده ‏ایم.»
[5]

امام رضا (ع) در جایی که متوجه می شوند، برادرشان بر دیگران به دلیل نسبش فخر می فروشد، به ملاک اصلی توجه می دهند که تنها عمل خود شخص معتبر است و می فرمایند: اینكه موسى بن جعفر علیهما السّلام پدرت اطاعت خدا كند، روزها را روزه بگیرد و شبها را بنماز و عبادت پردازد و تو معصیت و نافرمانى خدا كنى، سپس در روز رستاخیز هر دو در عمل مساوى باشید و جزاى هر دو بهشت باشد، پس بدون تردید تو عزیزتر از او در نزد خدا باشى (چون او با طاعات خود مستحقّ بهشت شده است و تو بى‏ طاعت و با معصیت همان پاداش را گرفته ‏اى در حالی که این گونه نیست) آرى علىّ بن الحسین علیهما السّلام فرموده است: براى نیكوكار ما دو چندان پاداش و اجر است و براى بدكار ما دو چندان عذاب و جریمه.[6]

در موضعی دیگر امام رضا (ع) به برادر خود که مرتکب اعمال خلافی شده است، این گونه می فرمایند: اى زید از خدا پروا كن و بدان كه ما این موقعیّت را نزد خدا و خلق بدست نیاوردیم مگر از راه تقوى و پرهیزكارى، و هر كس تقوى نداشته باشد و فرمان خدا را رعایت نكند از ما هرگز نخواهد بود، و ما نیز از او نیستیم‏.[7]

[1]. غرر الحكم: ٩٣٥٧.
[2]. غرر الحكم: ٨١٤٢.
[3]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 236.
[4]. وسائل الشیعه، ج 6، ص 186 به نقل از تفسیر نمونه.
[5]. ر.ك‌: بررسی مسائل كلی امامت‌، ابراهیم امینی‌، ص 55، مركز انتشارات دفتر تبلیغات اسلام / پیام قرآن‌، آیت‌...مكارم شیرازی و دیگران‌، ج 7، ص 194، ج 9، ص 27، دارالكتب الاسلامیة‌.
[6]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 232.


:: بازدید از این مطلب : 756
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 1 / 5

:: بازدید از این مطلب : 926
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 1 / 5


 

« بايد صفحات تاريخ را ورق زد تا سبب كثرت بقعه و بارگاه امام زادگان را در ايران جستجو نمود و اين معلول عواملي است كه تاريخ قرن دوم به وجود آورده است. اين عوامل عبارتند از:

انقلاب ايرانيان و سقوط بني‌اميّه و روي كار آمدن بني‌عباس به ياري ايرانيان از يك طرف و قوّت و قدرت گرفتن سادات  طبرستان ــ كه در نيمه‌ي دوم قرن اوّل به ايران آمدند ــ از سوي ديگر همچنين تشيّع مردم مازندران، طبرستان وگيلان و تجمّع سادات علوي در مرو و دعوت امام رضا(ع) و به دنبال آن شهادت امام و متفرّق شدن سادات در ايران از عوامل كثرت بقعه و بارگا‌ه‌هاي امام‌زادگان در اين سرزمين مي‌باشد. علاوه بر همه‌ي اين‌ها، موّرخان اولاد امام موسي بن جعفر(ع) را تا شصت نفر نوشته اند كه اكثر آنها به ايران آمده‌اند و در نتيجه نسل سادات موسوي در ايران رو به تزايد گذاشت‌كه‌اكثراً به شهادت رسيدند‌يا در گوشه‌ي انزوا، وفات كردند.

اين بزرگواران در مناطق مختلف ايران  مسكن مي‌گرفتند تا از فشار دشمن مصون بمانند ولي با اين حال مورد زجر، ستم و تعدّي قرار گرفته و به شهادت مي‌رسيدند و پس از شهادت قبورشان مزار عمومي مي‌شد و علاقه‌مندان به خاندان عصمت و طهارت گنبد و بارگاه‌هايي براي آنها مي‌ساختند .

از ساداتي كه به ايران آمدند دو دسته‌ي بارز را مي‌توان نام برد كه از حجاز ويمن وعراق به ملازمت خاندان اهل بيت براي استفاده از محضر امام رضا(ع)در زمان ولايت عهدي به طرف خراسان رهسپار شدند:

دسته‌ي اوّل جمعيّتي بودند كه در ركاب حضرت فاطمه معصومه(ع) دختر حضرت موسي بن جعفر (ع) گرد آمدند و از مدينه حركت كردند.(اين عدّه حدود چهارصد نفر بودند.)

دسته‌ي دوم جمعيّتي بودند كه در ملازمت حضرت احمد بن موسي بن جعفر (ع) «معروف به شاهچراغ »حركت كردند واين جمعيّت را حدود دوازده هزار نفر نوشته اند.

 

 

با روشن شدن حال  و عاقبت كار اين دو زَعيمْ كه خواهر وبرادر بودند وبراي ملحق شدن به برادر والاتبار خود حضرت علي بن موسي الرّضا كه در مقام ولايت عهدي ظاهر بود حركت نمودند، از سرنوشت امام‌زادگان  ديگر نيز مطلّع خواهيم شد.

در شرح زندگاني حضرت علي بن موسي الرّضا(ع)كه قبل از اين كتاب طبع ونشر يافته است  اشاره نمودم كه مأمون عباسي به چند دليل سادات علوي را دعوت نمود و در مرو كه پايتخت او بود تمركز داد.  يكي براي آنكه از تعرّض و قيام آنان وحادثه‌اي نظير حوادث فخ و واقعه يحيي و قتل شصت سيّد علوي وخروج زيد ويحيي فرزندان حضرت سجّاد(ع) در امان بماند و ديگر آن‌كه آن‌ها را تحت رياست بزرگان علوي زيرنظر بگيرد و لذا 44هزار نفر از سادات را با احترام به مرو دعوت نمود و امام رضا(ع)را با  نظر آنها به ولايت‌عهدي برگزيد وچون بين دو راهي سياست بيچاره شد وزير ايراني خود را كشت وامام رضا (ع) را مسموم نمود و براي دفاع از انقلاب اعراب بغداد و اختلاف بني عباس خود را به بغداد رسانيد.

درضمن براي آنكه از تمركز اين سادات مصون بماند و براي آنكه سادات ديگري از حجاز و عراق و يمن به آن‌ها ملحق نشوند و موجب فتنه نگردند، دستور داد به تمام اطراف وجوانب بخش‌نامه بفرستند كه هر كجا سادات علوي را ديدند دستگير كنند يا به قتل برسانند.

دسته اوّل

اين دستور موجب شد كه دسته‌ي اوّل سادات علوي كه در ركاب حضرت فاطمه معصومه(س) و جزو مهم‌ترين كاروان سادات بودند وقتي به ساوه رسيدند با مقاومت و ممانعت حاكم دست نشانده‌ي مأمون روبرو شوند و در نتيجه بعضي اسير شدند و بسياري به قتل رسيدند.  البتّه بعضي از آنها  فرار كردند و آواره‌ي كوه‌ها، ارتفاعات، تپّه‌ها و بيغوله‌ها شدند و در اين جريان  22نفر از امام‌زادگان به شهادت رسيدند كه قبور آن‌ها در ساوه و قم و اطراف آن مزار عمومي مسلمين است.

دسته دوم

دومين قافله‌ي عظيمي كه از حجاز به قصد خراسان حركت كرد قافله‌ي حضرت امام زاده احمد بن موسي بن جعفر الكاظم (ع) بود كه افراد اين كاروان  از رجال سادات وعلما و زُعماي  بزرگ علوي بودند. اين كاروان دوازده هزار نفري به طرف ايران آمدند  و با مقاومت حاكم فارس مواجه شدند و اكثر آن‌ها يا به قتل رسيدند يا اسير شدند  و امام‌زاده احمد(ع) نيز با  شجاعت بسياري مبارزه كردند ولي در نهايت به شهادت رسيدندكه مزارشان در شيراز مطاف ميليون‌ها مردم مشتاق اين سرزمين است.  به اين ترتيب دسته‌ي دوم  قافله بزرگ علوي نيز شهيد شدند ودر اطراف و اكناف كشور پهناور ايران مدفون گرديدند.

 


:: بازدید از این مطلب : 1077
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه