منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 24

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 69
:: باردید دیروز : 74
:: بازدید هفته : 477
:: بازدید ماه : 1385
:: بازدید سال : 3358
:: بازدید کلی : 102978
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 31 / 5

دریغا که دولتش مستعجل بود ونعمت وسعادت همرهیش برهمگان خزان یافت

دل به حضور تو چه مسرور بود              ایل به وجود توچه مغرور بود

دولت ودرویش همه یک جور               حیف ازاین دولت که چه پرشور بود

          رفتنت ازدولت واز  ایل وتبار زود بود

اری بزرگ بود واز اهالی امروز وباتمام افق های باز نسبت داشت ولحن اب وزمین راچه خوب می فهمید .

گرچه مرگ وزندگی دوامر وجودی هستند وخالق توانا به مشیت حکیمانه خود هردورا باهم افرید وباهم معنا کرد اما وقتی مردان بزرگ وغیرتمند که پایه ها وستونهای استوار خیمه ی ایل اند،سربرخاک می  نهند  ،مردانی که تکیه گاه،بزرگ وپژواک صفا ومعرفت ورادمردبخشنده ومجلس ارای با سخاوتند،داوران ومصلحانی که دغدغه انهااصلاح ذات البین ومصداق(فاصلحوبین اخویکم وفالف بین قلوبهم)بودند وعلی رغم عمر کوتاه شناسنامه ی تجربه تاریخ وتدبیر پیران ونیاکان رابا تاسی از انبیاءعظام وائمه اطهار برتارک ایل می نشاندند ولقب نعم العبد ومصلح می گیرند ،ازفرش زمین به عرش برین پرواز می کنند ودر ملکوت خدا ارام می گیرند (یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه)

دلیر مردانی که درکاروان سالارقافله حقیقت وراهنمای عزت ومروارید درخشان وچراغ منور سرزمین ایل ودیار خود می باشند ،در طوفان محنت افرین فراق به خاموشی می گرایند باید گفت

عقاب اسمان پرواز، اقلیم سرافرازی                کجا برخاک دردالود غم می گسترد پررا

وچه نیکو ایل سرافراز میرسالاری وهمه اشنایان وبستگان در روز وداع مرحوم سید عبدالحسین بهروز حماسه ی غم واندوه افریدندودریای اشک روان داشتند ومی گفتند

به مرگ دلیران کنیم سینه چاک           که رفتند یکایک در زیر خاک

کشیم آه سوزان بسی دردناک             زمرگ عزیزان خفته در زیر خاک

اری مردی به بلندای قامت عشق وبه وسعت دامنه ی امکان از ورای طراز شعر بودن به سر کتاب معانی زندگی امد بی انکه به ادراک وجودش باز پرسیم شتابان از گذرهستی گذشت وبه انسوی جوهر اندیشه رسید چه انتظار بی فرجامی وچه تفکر بی انجامی .که اورادیدیم ،شناختیم ودریافتیم وعمری در سایه اش بودیم اما افسوس.............ناگهان چه زود دیرشد

ایل بزرگ سادات میرسالاری امروز با یکی از ارکان وستونهای محکم  ایل وداع جانسوز نمود این مصیبت بزرگ رابه همه ی هم تباران وخانواده معظم مرحوم سید عبدالحسین بهروز(میرسالاری)تسلیت می گوییم

خادم سادات: مطلوبی میرسالاری


:: بازدید از این مطلب : 1549
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 30 / 5

چشمه گیوه ترکنون در2کیلومتری امامزاده میرسالار(ع)یکی از جاذبه های زیبای طبیعی است

اما دلیل نامگذاری ان :این چشمه درمسیر تنگ فارتق به سرتنگ وشرنگ رنگ است ودر مسیر هرکس از انجا رد می شد کفشهایش خیس می شد (در قدیم که مردم گیوه می پوشیدند به این چشمه گیوه ترکنون می گفتند)


:: بازدید از این مطلب : 865
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 29 / 5

 

 
جمعه ای بود وگذشت و در حصار شایدها باز ماندیم!!

 

آنقدرها هم که گفتیم وشنیدیم منتظر نبودیم!!

اشتیاق آمدنت را فریاد زدیم ولی در هیاهوی زمان فراموش کردیم انتظار و عاشقی و دلدادگی

چگونه است

نوشتیم و سرودیم و خواندیم  شعر هجرانت را ولی زندگیمان بی تو  چه راحت گذشت!!

شنیدیم که  یادمان هستی و از حال ما با خبری همت کردیم ولحظه ای مهربانیت را تصور کردیم

رمضان آمد و به نیمه رسید و گذشت و باز شمشیری بر فرق عدالت نشست و باز گفتیم

شاید جمعه ای دیگر....

ولی هر چه که هستیم غروب آدینه آئینه دلمان تار میشود و غربت تمامی وجودمان را میگیرد

شاید خود ندانیم چرا ولی دل بهانه ی تو را میگیرد و تورا میجوید

درجمعه ای دیگر منتظران گل نرگس در کنار بارگاه سلاله پاک رسول (ص)حضرت امامزاده میرسالار(ع)به امید تعجیل در ظهورش گرد هم می اییم ودعای فرج رازمزمه می کنیم

سمینار بزرگ یادواره سرداران و120شهید سادات میرسالاری ویادمان استاد فرزانه علم واندیشه مرحوم ایت الله سید فخرالدین موسوی(میرسالاری)

مکان :بقعه متبرکه امامزاده میرسالار(ع)

زمان :24/6/1391

سخنران :


:: بازدید از این مطلب : 1334
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 29 / 5

 

نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد
باده خرم عید است که در ساغر شد
روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر
که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد . . .

عید سعید فطرراخدمت کلیه هم تبارانمان ایل بزرگ سادات میرسالاری ودوستداران اهل بیت(ع) تبریک عرض می نماییم/از طرف کانون دانش اموختگان وهیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)


:: بازدید از این مطلب : 1041
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 28 / 5

 

eydfetr2 اعمال روز عید سعید فطر

اوّل

آنکه بخوانى بعد از نماز صبح و نماز عید آن تکبیراتى را که در شبش بعد از نماز فریضه مى خواندى
دوّم آنکه بخوانى بعد از نماز صبح دعائى را که سیّد روایت کرده اَللّهُمَّ اِنّى تَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ اِمامى الخ و شیخ این دعا را بعد از نماز عید ذکر فرموده
سوّم بیرون کردن زکوة فطره است از هر سرى صاعى پیش از نماز عید به تفصیلى که در کتب فقهیّه است و بدانکه زکوة فطره واجب مؤ کّد است و شرط قبولى روزه ماه رمضان و سبب حفظ تا سال دیگر است و حق تعالى آن را مقدّم بر نماز ذکر فرموده در این آیه شریفه قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَکّى وَ ذَکَرَاسْمَ رَبِّهِ فَصَلّى
چهارم غسل است و بهتر آن است که اگر ممکن شود از نهر غسل کنى و وقت آن بعد از طلوع فجر است تا زمان بجا آوردن نماز عید چنانچه شیخ فرموده و در جزء روایتى است که غسل را در زیر سقفى بکن و چون خواستى غسل کنى بگو :

 

 

 

 

اَللّهُمَّ ایمانا بِکَ وَتَصْدیقا

خدایا بخاطر ایمان به تو و تصدیق

بِکِتابِکَ وَاتِّباعُ سُنَّةِ نَبیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ

کتاب تو و پیروى از روش پیغمبرت محمد صلى اللّه علیه و آله

پس بسم اللّه بگو و غسل کن و چون از غسل فارغ شدى بگو:

اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ کَفّارَةً لِذُنُوبى وَطَهِّرْ

خدایا قرارش ده کفاره گناهانم و دین و مذهبم را

دینى اَللّهُمَّ اَذْهِبْ عَنِّى الدَّنَسَ

پاک گردان خدایا دور کن از من چرکى را

پنجم پوشیدن جامه نیکو و به کار بردن بوى خوش و رفتن به صحرا در غیر مکّه براى نماز کردن در زیر آسمان
ششم پیش از نماز عید در اوّل روز افطار کنى و بهتر آنست که به خرما یا به شیرینى باشد و شیخ مفید فرموده مستحب است تناول کردن مقدار کمى از تربت سیّدالشهداء علیه السلام که شفا است از براى هر دردى
هفتم آنکه چون مهیّا شدى از براى رفتن به نماز عید بیرون نروى مگر بعد از طلوع آفتاب و آنکه بخوانى دعاهائى را که سیّد در اقبال نقل کرده از جمله از ابوحمزه ثمالى روایت کرده از حضرت امام محمّد باقرعلیه السلام که فرمود بخوان در عید فطر و قربان و جمعه وقتى که مهیّا شدى به جهت بیرون رفتن به نماز این دعا را:

اَللّهُمَّ مَنْ تَهَیَّاءَ فى هذَا الْیَوْمِ اَوْ تَعَبَّاءَ اَوْ اَعَدَّ

خدایا هر که آماده شده در این روز یا مهیا

وَاسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ اِلى مَخْلُوقٍ رَجاَّءَ رِفْدِهِ وَنَوافِلِهِ وَفَواضِلِهِ

و مستعد و مجهز گشته براى ورود به یکى از مخلوقاتت به امید جایزه و صله و بهره ها

وَعَطایاهُ فَاِنَّ اِلَیْکَ یا سَیِّدى تَهْیِئَتى وَتَعْبِئَتى وَاِعْدادى

و عطاهاى او ولى اى آقاى من تنها بسوى تو است آمادگى و تهیه

وَاسْتِعْدادى رَجاَّءَ رِفْدِکَ وَجَوائِزِکَ وَنَوافِلِکَ وَفَواضِلِکَ وَفَضاَّئِلِکَ

و استعداد و تجهیز من به امید جایزه و صله ها و بهره ها و بخششها و فضلها

وَعَطایاکَ وَقَدْ غَدَوْتُ اِلى عیدٍ مِنْ اَعْیادِ اُمَّةِ نَبیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ

و عطاهاى تو و بامداد کردم در عیدى از عیدهاى امت پیامبرت محمد که درودهاى تو

اللّهِ عَلَیْهِ وَعَلى الِهِ وَلَمْ اَفِدْ اِلَیْکَ الْیَوْمَ بِعَمَلٍ صالِحٍ اَثِقُ بِهِ قَدَّمْتُهُ

بر او و برآلش باد و البته ورود من بسوى تو نه به امید کردار شایسته اى است که بدان اطمینان داشته و پیشکش آورده

وَلا تَوَجَّهْتُ بِمَخْلُوقٍ اَمَّلْتُهُ وَلکِنْ اَتَیْتُکَ خاضِعاً مُقِرّاً بِذُنُوبى

باشم و نه اینست که به مخلوقى رو کرده و آرزومندش باشم بلکه با حال خضوع به درگاه تو آمده و معترف به گناه

وَاِساَّئَتى اِلى نَفْسى فَیا عَظیمُ یا عَظیمُ یا عَظیمُ اِغْفِرْ لِىَ الْعَظیمَ مِنْ

و بدى خود بر نفس خویشتنم پس اى خداى بزرگ . . . . . . . . بیامرز بزرگ گناهانم را زیرا

ذُنُوبى فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ الْعِظامَ اِلاّ اَنْتَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ یا

نیامرزد گناهان بزرگ را جز تو اى که معبودى جز تو نیست اى

اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

مهربانترین مهربان

نماز عید فطر

هشتم خواندن نماز عید است و آن دو رکعت است در رکعت اوّل حمد و سوره اءعْلى بخواند و بعد از قرائت پنج تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیرى این قنوت را بخواند :

اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبْرِیاَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ

خدایا اى اهل بزرگى و عظمت و اى شایسته بخشش و قدرت و سلطنت و اى شایسته عفو

وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذى

و رحمت و اى شایسته تقوى و آمرزش از تو خواهم به حق این روزى که

جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ذُخْراً [وَشَرَفاً]

قرارش دادى براى مسلمانان عید و براى محمد صلى الله علیه و آله ذخیره و شرف

وَمَزِیْداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُدْخِلَنى فى کُلِّ خَیْرٍ

و فزونى مقام که درود فرستى بر محمد و آل محمد و درآورى مرا در هر خیرى که

اَدْخَلْتَ فیهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنى مِنْ کُلِّ سُوَّءٍ اَخْرَجْتَ

درآوردى در آن خیر محمد و آل محمد را و برونم آرى از هر بدى و شرى که برون آوردى

مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ

از آن محمد و آل محمد را – که درودهاى تو بر او و بر ایشان باد – خدایا از تو خواهم

خَیْرَ ما سَئَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصّالِحُونَ وَاَعُوذُ بِکَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ

بهترین چیزى را که درخواست کردند از تو بندگان شایسته ات و پناه برم به تو از آنچه پناه بردند از آن

عِبادُکَ الْصّالِحُونَ

بندگان شایسته ات

پس تکبیر ششم بگوید و به رکوع رود و بعد از رکوع و سجود برخیزد به رکعت دوّم و بعد از حمد سوره وَالشَّمْسِ بخواند پس چهار تکبیر بگوید و بعد از هر تکبیرى آن قنوت را بخواند و چون فارغ شد تکبیر پنجم گوید و به رکوع رود پس نماز را تمام کند و بعد از سلام تسبیح زهراءعَلیهَاالسَّلام بفرستد و بعد از نماز عید دعاهاى بسیار وارد شده است و شاید بهترین آنها دعاى چهل و ششم صحیفه کامله باشد و مستحب است که نماز عید در زیر سمان و بر روى زمین بدون فرش و بُوریا واقع شود و آنکه برگردد از مُصَلّى از غیر آن راهى که رفته بود و دعا کند از براى برادران دینى خود به قبولى اعمال

نهم زیارت کند امام حسین علیه السلام را
دهم بخواند دعاى ندبه را که بعد از این بیاید انشاءالله تعالى و سیّد بن طاوس فرموده که چون از دعا فارغ شود به سجده رود و بگوید:

اَعُوذُ بِکَ مِنْ نارٍ حَرُّها لا یُطْفى

پناه مى برم به تو از آتشى که حرارتش خاموش نشود

وَجَدیدُها لا یَبْلى وَعَطْشانُها لا یَُرْوى      پس بگذارد گونه راست را و بگوید :

و تازه اش کهنه نگردد و تشنه اش سیراب نشود

اِلهى لا تُقَلِّبْ وَجْهى فى النّارِ بَعْدَ سُجُودى وَتَعْفیرى لَکَ بِغَیْرِ مَنٍّ

خدایا بدست آتش مسپار چهره ام را پس از سجده کردنم و بخاک مالیدنم آن را براى تو بدون اینکه منّتى

مِنّى عَلَیْکَ بَلْ لَکَ الْمَنُّ عَلَىَّ        پس بگذارد گونه چپ را وبگوید:

بر تو داشته باشم بلکه تو بر من منّت دارى

اِرْحَمْ مَنْ اَساَّءَ وَاقْتَرَفَ وَاسْتَکانَ وَاعْتَرَفَ      پس برگردد بحال سجده و بگوید:

رحم کن کسى را که بد کرده و به نافرمانى دست زده و بیچاره گشته و اعتراف بدانها دارد

اِنْ کُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَاَنْتَ نِعْمَ الرَّبُّ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ

 اگر من بد بنده اى هستم پس تو خوب پروردگارى هستى بزرگ است گناه بنده ات پس باید گذشت تو نیز

عِنْدِکَ یا کَریمُ             پس بگوید:             اَلْعَفْوَ الْعَفْوَ    صد مرتبه آنگاه سید فرموده :

نیکو باشد اى خداى کریم * * * * * * گذشت خواهم گذشت خواهم

وَلا تَقْطَعْ یَوْمَکَ هذا بِالْلَّعْبِ وَالاِْهْمالِ وَاَنْتَ لا تَعْلَمُ اَمَرْدُودٌ اَمْ مَقْبُولُ

و مگذران این روزت را به بازى و اهمال کارى در صورتى که تو نمى دانى آیا مردود درگاهى یا اینکه اعمالت

الاْعْمالِ فَاِنْ رَجَوْتَ الْقَبُولَ فَقابِلْ ذلِکَ بِالشُّکْرِ الْجَمیلِ وَاِنْ خِفْتَ

پذیرفته شده پس اگر امید پذیرفته شدن دارى برابرش کن به سپاسگزارى نیکو و اگر از بازگشتنش ترسى

الرَّدَّ فَکُنْ اَسیرَ الْحُزْنِ الطَّویلِ

دست به گریبان اندوه طولانى باش


:: بازدید از این مطلب : 1114
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 27 / 5


:: بازدید از این مطلب : 872
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 25 / 5

 

سالها زمان میگذاری و از خودت میگذری برای دیگران ای هنرمند!

 

و باز هم اسیر قضاوت های مغرضانه دیگران میشوی!

 

"" و سخت تر از اون دردیه که نمیتونی فریاد بزنی!!! ""


:: بازدید از این مطلب : 942
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 25 / 5

 

ما
در هیأت پروانه ی هستی
با همه توانایی ها و تمدن هامان شاخکی بیش نیستیم !
برای زمین ، هفتاد کیلو گوشت با هفتاد کیلو سنگ تفاوتی ندارد
یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست
اگر ردپای دزدِ آرامش و سعادت را دنبال کنیم
سرانجام به خودمان خواهیم رسید.


:: بازدید از این مطلب : 917
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 24 / 5

 

عکسی از پهلوان معرکه گیر زمان قاجار معروف به هرکول شیرازی را مشاهده می کنید.

پهلوان معرکه گیر


:: بازدید از این مطلب : 873
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 24 / 5

 

 
 
منابع : چهار صد نکته از تفسير نور، ص 388 :
 

حضرت علی علیه السلام بر جمعی وارد شده و از آنها سؤال فرمودند: آیا می دانید امید بخش ترین آیه ی قرآن کدام است؟! هرکس به فراخور حال خویش آیه ای را عنوان کرد:

بعضی گفتند: آیه ی «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ»[1] یعنی خداوند جز شرک، گناهان دیگر را می بخشد.

بعض دیگر بر آن بودند که این آیه است؛ «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَحیمًا»[2] یعنی هرکس خلافکار و ظالم باشد ولی استغفار کند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.

عدّه ای اظهار داشتند آیه ی «یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا»[3] یعنی ای بندگان من که در حقّ خود اسراف کرده اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه ی گناهان را می بخشد.

تعدادی هم نظر به این آیه داشتند؛ «وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ»[4] یعنی کسانی که اگر کار زشتی انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خداوند می کنند و برای گناهان خویش استغفار می نمایند، و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد.

بعد از اینکه حضرت نظرات آنان را شنید، فرمودند: از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: امید بخش ترین آیه در قرآن این آیه است: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وَ زُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»[5] سپس پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه دادند: یا علی! سوگند به خداوندی که مرا بشیر و نذیر به سوی مردم مبعوث کرد، وقتی که انسان برای نماز وضو بگیرد، گناهانش ریخته می شود، و زمانی که رو به قبله کند، پاک می شود. یا علی! مثال اقامه کننده ی نمازهای روزانه، مثل کسی است که هر روز پنج مرتبه در نهر آبی که جلوی منزل اوست خود را شستشو کند.[6]


 


:: بازدید از این مطلب : 772
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 24 / 5


:: بازدید از این مطلب : 948
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 22 / 5

جناب سید فرشاد رامیار(میرسالاری)

کسب رتبه 13 رشته علوم انسانی مناطق محروم کشور رابه حضرتعالی ،خانواده معظم وطایفه بزرگ میرسالاری تبریک می گوییم ازخداوند منان ارزوی توفیق وسربلندی شما را خواستاریم

از طرف کانون دانش اموختگان میرسالاری


:: بازدید از این مطلب : 1096
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 22 / 5

 
امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی

در شب قدر،خدایا همه را می بخشی


ای کریمی که همه ریزه خورخوان توأند

سفره ات هست مهیّا همه را می بخشی


گر چه ما غرق گناهیم ولی از سر لطف

می کنی باز مدارا همه را می بخشی


به علی،احمد و زهرا،به حسین و به حسن

تو،به این حُرمت اَسما همه را می بخشی


مِهر و کینه دو پر و بال عروج دل ماست

به تولّی و تبرّی همه را می بخشی


شیعه ی حیدر و آتش ... چقدَر بی معناست

مطمئنّم که به مولا همه را می بخشی


دست خالی نرود هیچ کسی از این جا

تو در این لیله ی احیا همه را می بخشی


آن قدر لطف و عنایت به همه داری که

نه فقط اهل دعا را همه را می بخشی


یک نفر گر که دعایش به اجابت برسد

شک ندارم که تو یکجا همه را می بخشی


به خدایی تو سوگند که در وقت سحر

وسط گریه و نجوا همه را می بخشی


پر توبه بده تا سوی تو پرواز کنم ...

... تا ببینم که چه زیبا همه را می بخشی


من زمین خورده ام امّا نه شبیه عبّاس

به زمین خوردن سقّا همه را می بخشی


:: بازدید از این مطلب : 994
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 21 / 5

آنچه از برخی روایات ظاهر می‌شود این است: شب قدر مراتبی دارد و شبی است که در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است. شبی که آخرین مراتب در آن قطعی می‌شود، به گونه‌ای که تغییر و تبدیل نیابد.

همچنین آنچه از روایات ظاهر می‌شود، این است که برترین شب‌های قدر، شب بیست و سوم رمضان است که «لیله جهنی» نام دارد و آن شبی است که هر آنچه در آن مقدّر شود، تغییر نمی‌یابد و به قوت احتمال می‌رود که شب بیست و هفتم نیز از شب‌های قدر باشد و قوی‌ترین قول و روایت آن است که شبی که از هزار ماه برتر است، همان لیله جهنی است.

سپس چیزی که به تصدیق کننده دین و قرآن مبین و روایات حضرت سید المرسلین و خاندان پاک و معصوم او شایسته است، این است که در شب قدر، هر مقدار که بتواند و قادر باشد، کوشش کرده و جدیت خود را زیاد کند، از خداوند متعال «توفیق دعا» بطلبد که همانا بهترین عمل‌هایی که محبوب خدا بوده و مرضی خاطر اوست برایش روزی کند و آن شب (شب قدر) را برایش از هزار ماه بهتر کرده، اعمالش را از او قبول نموده، در اعلی علیین نوشته، تا روز لقاء برایش اضافه کند و در آن شب، او را از مقربان بنویسند و برایش «معرفت»، «محبت»، «قرب»، «جوار»، «رضا»، «خیر» و «عافیت» نوشته، از او خشنود باشد، رضایتی که پس از آن، تا ابد سخط و غضبی نباشد و پیامبر و امامان را از او راضی کند به ویژه امام زمان عجل‌الله فرجه الشریف و از خداوند بخواهد که او را با آنها در مجلس صدق در بارگاه ملیک مقتدر جمع نموده، توفیق کوشش در راه طاعت و تحصیل رضایت خودش را به وی عطا کرده، عاقبت امرش را قرب و رضای خود قرار دهد، ان شاء‌الله.

همچنین از وجوه کوشیدن به عبادت آن است که مقدمات عبادت این شب را برای خود حاصل کند. به عنوان مثال، در طول سال، جای مناسب، جامه مناسب و بوی خوب برای آن شب آماده کند و نیز چیزی که آن شب صدقه دهد و نیز مضمون‌های لطیف برای مناجات با پروردگار متعال و کلمات مهیج برای سخن گفتن با امامان و حامیان آن شب و نیز مهمان‌های خاص و مناسب و فقیرانی ویژه برای صدقه دادن در آن شب در نظر بگیرد و برایشان احسان کند.

این بنده چنین گمان می‌کنم که اگر یکی از شاهان دنیا، شخصی را در روزی مخصوص به مهمانی خود دعوت کرده و فرستاده‌ای کریم را به نزد او فرستاده، در دعوتش، به مقداری از این لطف‌هایی که «ملک الملوک» به او داده، و خلعت‌هایی فاخر و املاکی وسیع و فرمان‌های حکومت و سلطنت و همنشینی با اعیان و اشراف و شاهان و شاهزادگان را به او وعده داده و گفته باشد هر اندازه مهمان دعوت شده در عمل و اظهار ادب خود در مجلس سلطان اضافه نموده و به جزئیات مراقبت‌های خود کوشش به خرج دهد، شاه در اکرام و احسان او بی حد و حساب عمل خواهد کرد، این چنین مهمانی، از شوق رسیدن به آن اکرام‌ها از دنیا رفته برای آراستن خود به منظور حضور در آن مجلس شریف، خود را به هلاکت خواهد رساند، و هر اندازه در توانش باشد، اهتمام خواهد ورزید و در طول سالش و در همه حالاتش - از روی کسب آمادگی و مسرت - جدیت کرده و برای تحصیل لوازم تشرف به آن مقام بزرگ که حضور سلطان است، تمام کوشش‌های خود را به کار خواهد بست، تا به آن حد که همه سعی پیشگان از انجام مثل آن عاجز شوند.

آری، او در مراقبه‌اش برای درک آن ساعت، به هر وسیله و مستمسکی، تمسک و توسل جسته و همه را متحیر نموده، برای کسب آداب حضور در آن مجلس، روشی را پیشه خواهد کرد که همه اهل ادب از آن ادب بیاموزند و به سبب آن ادب‌ها، هر حبیبی از حبیب خود خشنود خواهد شد.

پس، ای دارنده عقل! چگونه خواهد بود حال تو زمانی که شاه شاهان و پروردگار عالمیان و فرمان فرمای زمین‌ها و آسمان‌ها، تو را به مهمانی خود خوانده و به منظور دعوت تو، فرشته‌ها و پیامبران و فرستادگان و سید و سرور عالمیان را به نزد تو فرستاده و توسط جانشینان معصوم او، دعوتش را موکد نموده باشد و اضافه بر این، هر شب توسط فرشتگانش با دعوت‌های خاص و لطف‌های مخصوص خود تو را اکرام نموده و به سبب اخلاصی که یک شب از تو ظاهر شود، نعیم همیشگی برایت وعده داده است: لاعین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر.

نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است و از «نور»، «بهاء»، »«سرور»، «ملک»، «سلطنت»، «خوشی» و «سعادت»، آن اندازه برایت فراهم کرده که عقل تو از تصویر و تصور جزئی از اجزای آن متحیر شده و مدهوش می‌شود، و از برکت‌های قرب و جوار و لقای خود، چیزی را که عقل عاقلان و فهم عالمان و وهم حکیمان نمی‌تواند آن را تحمل کند.

با این وجود، ای برادر من! آیا برای تو شایسته نیست در کسب آمادگی برای حضور در این مجلس، آن اندازه که بایسته‌اش است، کوشش کنی تا هر گاه به آن دست یافتی، رستگار شوی و هر گاه به سبب غفلتت از تو فوت شد و از کفت بیرون رفت، از زیان‌کاران محسوب شوی؟ پس، ای مسکین بینوا! خودت انصاف بده: آیا در خصوص دعایی که می‌خوانی ولی قلبت با آن همراه نیست، رضا می‌دهی که آن به سوی خدا بالا برود، خود می‌بینی که زبانت «او» را می‌خواند، ولی قلبت دنیایی را خطاب قرار می‌دهد که در خصوص آن فرموده‌اند: آن (دنیا) دشمن خدا و اولیای اوست. و آن (دنیا) چنین می‌خواهد که تو را به وسیله همین ظواهر فانی، از خداوند باقی دور کند. پس آیا برای عاقل مصیبتی بزرگ‌تر از این می‌‌توان تصور کرد؟


:: بازدید از این مطلب : 909
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 21 / 5

 

سالیانی است که نامش آوازه شهر و دیار است و مرقد پاکش میعادگاه عاشقان. پلی بین زمین و آسمان .از فرش تا عرش و از خاک تا افلاک . گویا تبسمِ واژه ایمان است که ناامیدان کشتی سرگشتگی را به سر منزل وجود می رساند. ساحلی اَمن برای خلوت با معبود . تکیه گاهی است برای بی پناهان و یاوری برای مظلومان . جلوه ای از ایمان و آیه ای است از سبحان . دسته گلی که خداوند  سبحان از بهشت به ما هدیه داده است . روحی  متجلّی در کالبد و جان هر عاشق و دلسوخته.دلاورمردی از سلاله پاک زهرای مرضیه (سلام الله علیها) . نامش موسی کنیه اش  ابی عمران، ملقب به میرسالار(ع)ازنوادگان هفتمین پیشوای شیعیان جهان امام موسی کاظم (علیه السلام) . خریدار هر دل سوخته و شکسته و  عاشق دل های پاک و نوازش گر هر دل باخته . فرشتگان الهی به گرداگردش زانوی ارادت زده اند . آوازه اش فراتر از شهر و دیار ماست و نه تنها عاشقانش از سراسر ایران زمین بلکه از عراق و پاکستان و افغانستان و هندوستان و ... به پای بوسی حرمش مشرف می شوند . همه می آیند ؛ چه شیعه و چه سنی ، عرب و  عجم . پیر و جوان . آشنا و ناآشنا . پیران از کراماتش برای جوانان می گویند و این ، از نسلی به نسل دیگر و از سینه ای به سینه دیگر منتقل می شود. تبلوری از حضور مروارید عشق در دل صدف زاگرس که صفا بخش هر عاشق دل باخته است . چند روزی است از این همه مقام و عظمت و کرامت به فکر فرو رفته ام که او کیست !؟ دریای بی کران کرامت و ساحل آرامش الهی که به واسطه او دست نیاز از عرش،خالی بر نمی گردد و صاحب دعا،مستجاب الدعوه است . از زمانی که دیدگان به تذکره شریفش افتاد ،آنجا که نوشته بود : پس از چند روز جنگ و درگیری وشجاعت های بی نظیرش  در آخرین لحظه بدلیل موقعیت سوق الجیشی منطقه در محاصره واقع می شودوتنها بایاران اندک چنان مبارزه ای نمود که گویا دولشکر هماوردمیکنند اما دشمنان دون که توان مقابله رانداشتند ازدور فرق مبارکش رانشانه می گیرندپس از ان  با نیزه و شمشیر و سنگ آنچنان به بدن مطهرش یورش بردند که مانند جسم نازنین ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) در زیر سم اسب ها خرد شد، دانستم که آن سلاله پاک آل رسول، عزیز عرش خدا و نور چشم مصطفی و میراث دار بلاهایی است که در طول قرون به زهرا و علی و اولاد مطهرشان وارد آمده . مانند اجدادبزرگوارش گره گشای مشکلات مردم است . وبه حق، هر کس از کرامات امامزاده میرسالار(ع) سخن می گوید . یکی از مهار شدن سیل با عنایت ایشان می گوید و دیگری از دفع حمله آفات. یکی از شفا می گوید و دیگری از گره باز شده ،واین حکایت وروایت همچنان ادامه دارد. وحال! چه زیباست دروصف تو گفتن: واماچند گاهی است طرح بازسازی حرم مطهر آن بزرگوارآغاز گردیده و آستان مقدسش منتظر یاری شماست . وقت آن است که با همه وجود با این عزیز زهرا(س) عهد و پیمان بسته،  در هر چه رونق دادن و آبادانی حرمش بکوشیم .باشد که مقبول درگاه حضرت دوست افتد


:: بازدید از این مطلب : 1466
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 21 / 5

 

 

 


به چه کسانی امامزاده می گویند؟

        در لغت، به فرزندان بلافصل ائمه معصومین علیهم السلام اطلاق می شود و در اصطلاح و عرف، به هر سیدی که از نسل یکی از ائمه اطهار علیهم السلام باشد اطلاق می گردد، اما مجاز نیستیم هر سیدی که از دنیا رفت، قبرش را به عنوان امامزاده قرار دهیم، بلکه آن دسته از سادات را می توانیم امامزاده بدانیم که در زمان حیاتشان، از جایگاه اجتماعی، اخلاقی و معنوی والایی برخوردار بودند.

       ما می بینیم بعضی از امامزادگان، مورد عنایت بسیار خاص اهل بیت علیهم السلام قرار داشته اند؛ مثلا حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها، فرزند بلافصل حضرت امام موسی کاظم علیه السلام یکی از اینها می باشد که برادر گرامی شان، حضرت امام رضا علیه السلام در مورد ایشان می فرمایند: هر کسی که «عارفا بحقها»، مقبره او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.

      حضرت امام هادی علیه السلام در مورد حضرت عبدالعظیم حسنی که با چند فاصله به حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد می فرمایند: «هر کس قبر او را زیارت کند، مانند آن است که به زیارت امام حسین علیه السلام رفته است». امامزاده هایی در ایران و دیگر کشورها وجود دارند که از اعتبار شایانی برخوردار می باشند. مانند امامزاده احمد بن موسی الکاظم علیه السلام (معروف به شاه چراغ) در شیراز، امامزاده علی بن محمدباقر علیه السلام در اردهال کاشان و دیگر امامزاده هایی که قدمت تاریخی دارند و سالیان سال، مرکزی برای برگزاری مراسم دینی و توسلات معنوی مردم بوده اند، مورد تأیید هستند، هر چند شجره نامه معتبری نداشته باشند.

       متأسفانه قریب به نوددرصد امامزادگان، در عین آن که مورد تأیید و احترام می باشند، به علل گوناگون فاقد شجره نامه اند و تهیه شجرنامه برای آنها غیرممکن می باشد. رخداد تأسف بار دیگری که در همین اواخر به وجود آمده، این است که اشخاص غیروارد، با همکاری بعضی از مراکز، اقدام به تهیه شجره نامه های جعلی و غیرواقعی برای این امامزادگان نموده اند که به هیچ عنوان مورد تأیید نمی باشند و به صورت ناآگاهانه، سبب بسیاری از مشکلات و زیر سؤال رفتن اصل این امامزاده ها می شوند.  

 روش های احراز سیادت

       چنان چه پیش از این عرض کردم، در اصطلاح شرع و ضوابط علم انساب، سید به کسی می گویند که از طرف پدر به یکی از ائمه معصومین علیهم السلام برسد. برای احراز این سیادت، سه راه شرعی و معتبر داریم که این گونه اند:

 ۱-اشتهار صدها ساله ی یک خاندان به سیادت، به گونه ای که همه اهل محل، این خاندان را از دیرزمان به سیادت بشناسند و به سیادتشان اعتراف کنند.

 ۲- شهادت دو عادل آگاه، که در اصطلاح آن را بینه شرعی می گویند؛ یعنی چنان چه دو نفر عادل، مورد اعتماد و آگاه به مسایل نسب شناسی به سیادت کسی شهادت دهند، شرعا مورد قبول است.

 ۳- وجود اسناد و مدارک بسیار معتبر در خاندان، که بر سیادت این خاندان دلالت کنند و این اسناد عبارت اند از: الف: شجره نامه معتبر که به تأیید علمای نسب شناس رسیده باشد. ب: اسناد سیادت که در قدیم سراغ بزرگ محل، کدخدای محل و آقای محل می رفتند و آن شخص هم از روی شناختی که با این خاندان داشت، سندی مبنی بر سیادت این خاندان می نوشت و به آنها می داد. ج: وجود وقف نامه ها و امثال این گونه اسناد معتبر، که سیادت این خاندان در آنها قید شده باشد. بنابراین، با این سه شیوه، سیادت یک خاندان ثابت می شود و هیچ راه دیگری، برای اثبات سیادت، شرعیت ندارد.

 برخی  منابع نسب شناسی

      منابع اساسی هر علمی، مهم ترین منبع شناخت آن علم اند و در علم انساب هم منابع مهمی داریم که اصول این علم را معرفی می کنندو نیز شجره نامه های عرضه شده را بر اساس همین منابع ارزش گذاری می کنند.

 از کتاب هایی که در این زمینه بسیار مورد توجه هستند و از جامعیت بالایی برخوردارند، یکی کتاب «عمدةالطالب» تألیف علامه نسابه ابن عنبه داوودی است. دیگری کتاب «الفخری» تألیف قاضی ازورقانی، «الشجرةالمبارکه» تألیف فخررازی، «لباب الانساب» تألیف بیهقی، «الاصیلی» تألیف ابن طقطقی، «سراج الانساب» تألیف ابن کیاگیلانی و ده ها کتاب دیگر که تحقیق و نشر یافته اند. البته منابع دیگری، هم چون کتاب «المجدی» و «تهذیب الانساب» عبیدلی و غیره چاپ و منتشر شده اند که مجموع این آثار در حدود چهل عنوان می شوند و برای اولین بار توسط کتابخانه مرحوم آیةالله العظمی مرعشی نجفی قدس سره چاپ و منتشر شده اند. مجموع این کتاب ها  در قالبی نو و در مجموعه ای به نام «الموسوعةالنسبیه» گردآوری شده، که چند جلدی از آن نیز به چاپ رسیده است.

 مجموعه «الموسوعة النسبیه»

       این مجموعه از چند بخش تشکیل شده که بخش اول آن با عنوان «المعقبون من آل ابی طالب» در سه جلد به چاپ رسیده است. جلد اول (از بخش اول) در مورد امام حسن علیه السلام است و جلد دوم و سوم هم در مورد نسل امام حسین علیه السلام می باشند. بخش دوم این مجموعه، «المحدثون من آل ابی طالب» است که این بخش نیز در سه جلد تألیف شده و به چاپ رسیده است و در آن، نسب هر محدث سیدی از زمان ائمه اطهار علیهم السلام تا به امروز، با مجموع احادیث آنها گردآوری شده است.

       از بخش هایی دیگر این مجموعه، که هنوز به چاپ نرسیده اند، یکی «الادباء من آل ابی طالب» است، که به معرفی ادیبان سادات و نمونه اشعار آنها در طول تاریخ می پردازد. دیگری «الامراء و الحکام من آل ابی طالب» است، که به بررسی نسب ساداتی می پردازد که از حکام و امرای مملکت بوده اند. دیگری «الاعیان من آل ابی طالب» است، که به معرفی عالمان نسب شناس از سادات می پردازد. دیگری «النقباء من آل ابی طالب» است، که به معرفی نقیب هایی از سادات می پردازد. دیگری «المزارات و المشاهد من آل ابی طالب» است، که اماکن و مقابر شخصیت های سادات را معرفی می کند. دیگری «الثائرون من آل ابی طالب» است، که به معرفی قیام کنندگان از سادات در طول تاریخ می پردازد و بخش های دیگر نیز در این مجموعه «موسوعةالنسبیه» هستند، که در حدود چهل مجلد، آماده چاپ و نشر می باشند. البته کتاب دیگری با عنوان «الکواکب المشرقة» در سه جلد چاپ و منتشر شده، که در مقام نسب شناسی نیست و تنها به تاریخ سادات و شرح حال آنها می پردازد.

 


:: بازدید از این مطلب : 1166
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 20 / 5

 

بزرگداشت علامه سید محمدعلی روضاتی

rozati

مراسم بزرگداشت هفتمین روز ارتحال آیت الله سید محمد علی روضاتی سه شنبه شب با حضور اساتید حوزه، نمایندگان بیوت مراجع و بازماندگان آن مرحوم از سوی دفتر آیت الله العظمی سیستانی در قم برگزار شد.

این عالم بزرگوار که از دانشمندان و فقهای متخصص علم رجال، ادبیات، فقه و اصول بود و ده ها تألیف ارزشمند در زمینه های مختلف علوم اسلامی داشت، پس از تحمل چند روز بیماری، صبح روز پنجشنبه 29 تیرماه در اصفهان دار فانی را وداع گفت. پیکر آن مرحوم در تخت فولاد اصفهان تکیه روضاتیان به خاک سپرده شد.

محمدعلی مهدوی راد از فضلای حوزه در مراسم هفتمین روز رحلت ایشان (در دفتر آیت الله العظمی سیستانی) با بیان این که آن مرحوم از جمله فقهای جلیل القدری بود که در پرتو آموزه های قرآن و اهل بیت (ع) خدمات شایان توجهی انجام داد، ابراز داشت: این مرد بزرگ در نهایت اخلاص و بدون هیچ چشم داشتی، آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت.

وی افزود: بی شک آن چه ما را در برابر خداوند متعال روسفید می کند، عمل استوار ، محکم و توام با اخلاص در عمل است؛ عمل مومن نباید با آرزوهای دور و دراز آمیخته باشد. رسیدن به آرمان های بلند باید از درون واقعیت ها بگذرد و لذا باید در این دنیا، آرزوها را کوتاه کرد و در حد توان و با در نظر گرفتن واقعیت ها، به سمت اهداف خیز برداشت.

وی در ادامه تاکید کرد: مرحوم آیت الله روضاتی از خانواده ای اصیل و جلیل القدری بود  که خاندان ایشان از دیرباز ملجا و پناهگاه مردم در منطقه اصفهان بوده است.

سخنران این مراسم با بیان این که آن عالم فرزانه با قرآن و ادعیه بسیار مانوس بود، افزود: کم هستند افرادی که از زندگی بهره ناچیزی برده باشند اما در عین حال بهره های زیادی به جامعه و مردم ارایه دهند؛ مردان بزرگ در زندگی خود کارهای بزرگی انجام می دهند و آثار عظیمی نیز از خود به یادگار می گذارند.

وی با بیان این که مرحوم آیت الله روضاتی در بین علمای حوزه، کم نظیر بود، گفت: ایشان به معنای واقعی نه صرفا به فقه و اصول بلکه به حوزه های تمدن اسلامی اشراف داشت و به برکت مطالعات و تاملات علمی فراوان، ایشان در آثار خود به نکات و دستاوردهای ارزشمندی دست یافته بود.

قسمتی از زندگی و آثار علمی آیت الله سید محمدعلی روضاتی

در خانواده ای اهل علم و روحانی و اصیل و عریق متولد شد. این خانواده که به روضاتی شهرت دارند در اصل منتسب به سید محمدباقر خوانساری اصفهانی صاحب کتاب روضات الجنات باز می گردد. خاندان روضاتی خاندانی اصیل، شریف و شناخته شده و در طول بیش از ششصد سال اهل علم بوده و هستند.

آیت الله روضاتی کتابشناس درجه یک بوده و نسخ خطی را به خوبی می شناختند. چنان که  چندین سال در قم به فراگیری علوم دینی پرداخته بودند. بیشترین تخصص وی علم رجال، انساب و شرح حال بود. در این علوم زحمات زیادی کشیدند و اینک دست نوشته های ایشان به صورت خطی موجود است. به عنوان یک محقق برجسته در جهان اسلام علاقه فراوانی به نسخ خطی داشتند و چندین جلد فهرست نسخ خطی را به نگارش درآورده اند.

بسیاری از عالمان و دانشمندان و محققانی که در قم حضور دارند، در زمینه های تصحیح آثار فقهی از راهنمایی و حمایت های آیت الله روضاتی بهره مند شدند. خود بنده بیش از 23 سال با ایشان رفت و آمد داشته و همیشه مورد عنایت خاص ایشان در واگذاری نسخ خطی و کتابها و راهنمایی های مورد نیاز بودم.

یکی از تخصص های آیت الله روضاتی در زمینه نهج البلاغه و نسخ خطی آن بود. ایشان یک نسخه چاپی نهج البلاغه را با بیش از ده نسخه خطی کهن مقابله کرده بودند.

در طول پنجاه سال گذشته یادداشتهایی بر کتاب الذریعه (شیخ آقا بزرگ بارها نام ایشان را در این کتاب آورده است) نوشته اند که در دو جلد توسط کتابخانه مجلس به چاپ رسیده است. همین طور بیش از 50 سال یادداشت هایی بر کتاب طبقات الاعلام الشیعه نوشتند که آن هم بتازگی در قالب یک کتاب توسط همان انتشارات به چاپ رسیده است.

آیت الله روضاتی در دو کتاب خود با عنوان دو گفتار اول و دوم، چند مقاله پژوهشی چاپ کرده اند که به گفته خودشان برای یکی از آنها بیش از پنجاه سال وقت گذاشتند. در کتابهای خود دقت فراوانی داشتند که مبادا از نظر نگارشی و تحقیق یک کلمه کم یا زیاد شود. دقت یکی از اصلی ترین ویژگی های ایشان بود. چیزی که بسیاری از افراد مدعی پژوهش، آن اندازه دقیق نیستند.

اگر یادداشت ها، حواشی و نکاتی که این عالم دینی بر کتاب های چاپی نوشته اند و در جاهای مختلف به نگارش درآورده اند به صورت یکجا جمع شود بالغ بر 20 جلد کتاب قطور خواهد شد. (از گفت و گوی رسول جعفریان با ایرنا در حاشیه مراسم ترحیم در اصفهان روز جمعه 30 تیرماه)

المستدرکات علی روضات الجنات بهترین اثر علامه روضاتی به انتخاب خودش

در سال 1340 از نویسندگان و صاحبان تألیف در مجله راهنمای کتاب خواسته شد معلوم کنند کدام اثر خود را بیشتر می‌پسندند؟ مرحوم آیت الله روضاتی پس از برشمردن تعدادی از تالیفاتش می نوسد:

... پنجم از آثار نگارنده تألیف کتابی است که آن را: «المستدرکات علی روضات الجنات» نامیده‌ام و آن بهترین آثار من است که مدت سیزده سال در آن زحمت کشیده‌ام و رنجها برده و گنجها اندوخته‌ام و آن عبارت از تعلیقاتی است که بر کتاب شریف روضات الجنات به عنوان شرح و توضیح متن و یا استدراکات تراجم فوت شده از مؤلف نوشته شده است.


:: بازدید از این مطلب : 1586
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 20 / 5


:: بازدید از این مطلب : 936
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 13 / 5

 

 

   عالم محضر خداست، در محضر خدا گناه نکنیم

 

حضرت علی (ع): اگر خداوند برای نافرمانی از خودش هشدار نمیداد باز هم واجب بود به شکرانه ی نعمتهایش نافرمانی نشود.۱ 

در زمانی که کنی قصد گناه

گر کند کودکی از دور نگاه

شرم داری زگنه در گذری

پرده ی عفت خود را ندری

شرم بادت زخداوند جهان

که بود واقف اسرار نهان..

رسول اکرم(ص) میفرمایند: از گناهان دوری کنید، زیرا گناهان خوبیها را محو میکند، همانا بنده گناه میکند و به سبب آن دانشی را که داشته فراموش میکند.۲

همچنین میفرمایند: وقتی گناهی مخفی بماند به جز گناهکار کسی را ضرر نمیرساند و اگر آشکار شود و از آن جلوگیری نکنند برای همه ی مردم زیان دارد.۳

و در جایی دیگر میفرمایند: هرکس گناهی را مرتکب شود از او عقلی جدا شود که دیگر هرگز باز نگردد.۴

امام محمد باقر (ع) در مورد گناه میفرمایند: تعجب است از کسی که به خاطر ترس از بیماری از خوردن غذا پرهیز میکند، چگونه از ترس آتش دوزخ از گناهان پرهیز نمیکند.۵

اما اگر به این مرض و بیماری(گناه) دچار شدیم چه کنیم؟!

گناهان درد،و داروی آنها استغفار و شفایش باز نگشتن به گناه است.حضرت علی (ع)۶

۱) نهج البلاغه حکمت ۲۹۰

۲) نهج الفصاحه ح ۱۶۲۳

۳) نهج الفصاحه ح ۲۰۳

۴) المحجة البیضاء

۵) بحارالانوار۷۷/۱۷۸/۱۰

۶) غرر الحکم ۱۸۹۰/۷۲/۲



 


:: بازدید از این مطلب : 1635
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 13 / 5


 

آموخته ام:

 

 

آموخته ام كه نگويم اي كاش آن كار را طور ديگري انجام داده بودم بلكه بگويم بار ديگر آن را طور ديگري انجام مي دهم.

 

 

آموخته ام كه بايد بر زمان مسلط باشم،نه زير فرمان او.

آموخته ام هر سفر دور و درازي تنها با برداشتن يك گام آغاز مي شود.

 

 

آموخته ام خطاهاي ديگران را مانند خطاهاي خويش تحمل كنم.

 

 

آموخته ام كه دانش ديگران را به خود آموزش دهم و دانش ديگران را بياموزم بنابراين علم خود را انفاق كرده و آن چه را نمي دانم بياموزم.

 

 

آموخته ام بيش از آن كه مرا بفهمند ديگران را درك كنم.

 

 

آموخته ام بيش از آن كه دوستم بدارند دوست بدارم.

 

 

آموخته ام هميشه فردي خوش بين باقي بمانم چرا كه زندگي و موهبت هاي آن را دوست مي دارم.

 

 

آموخته ام اگر چه از هر چيزي بهترينش را ندارم ولي از هر چيزي كه دارم بهترين استفاده را بكنم.

 

 

آموخته ام لبخند ارزان ترين راهي است كه مي توان با آن نگاه را وسعت بخشيد.

آموخته ام آن چه را كه امروز در دست دارم ممكن است روزي آرزوهاي فرداهايم باشد.

آموخته ام كه زندگي مثل يك نقاشي است با اين تفاوت كه در آن از پاك كن خبري نيست.

 

 

آموخته ام كه هيچ روزي از امروز با ارزش تر نيست.

 

 

آموخته ام زياده گويي مقدمه ي ناشنوايي است.

 


 

 

 

 

 

 

هميشه به ياد داشته باش تا به فراموشي بسپاري آن چه را كه اندوهگينت مي كند.اما هرگز فراموش نكن وبه ياد داشته باش آن چه را كه شادمانت مي كند.


:: بازدید از این مطلب : 734
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 13 / 5

 
سلام
خواهم برای تو نویسم ای عزیز فاطمه(س)
سخته بر من دوری تو
سخته بر من که چون سحر بیدار شوم
وطلوعت را امیدوار نباشم.پس کی میای
پس کی میایی تا تو را همچون بوی خوش بهاران در اغوش گیرم

و حدیث دل گویم
نیک می دانی
نیک می دانی که چهره ام رادر لابه لای دستان پر ملوم دیوار کرده ام ولی باز هم، به امید و کرم خدا و بنده او امیدوارم

پس بیا
پس بیا تا که شاید خسته ایی ام را از تن بزدایم و دیداری تازه کنم
شاید این اخرین فرصت من باشد
شاید..................
                                                         نگاشته ایی از دوست


:: بازدید از این مطلب : 1021
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 13 / 5


:: بازدید از این مطلب : 932
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 13 / 5

تو کُجایی سُهراب؟!

تو کُجایی سُهراب؟! آب را گِل کردَند، چَشم ها را بَستَند وَ چِه با دِل کردَنْد!

تو کُجایی سُهراب؟! زَخْم ها بَر دِل عاشِقْ کردنْد، خون بِه چَشمانِ شَقایِقْ کرْدَنْد!

تو کُجایی سُهراب؟! کِه همین نَزدیکی عِشقْ را دار زَدنْد، هَمه جا سایِه دیوار زَدَنْد....

وای سُهراب تو کُجایی کِه بِبینی حالا دِلِ خُوش مِثقالیست، دِلِ خُوش سیری چَنْد؟!

صَبر کُن سُهراب ! قایِقَتْ جا دارَد؟! مَنْ هَم أز هَمْهَمِه ی أهْلِ زَمینْ دِلْگیرمْ....

راسْت گُفتی تا شَقایِقْ هَستْ زِنْدِگی بایَد کَرد......؟؟؟؟؟؟!!!

 


:: بازدید از این مطلب : 837
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 12 / 5

 شهيد، نعمت شهادت و جرعه‏ ى جام شيرين شهادت را نوشيد؛ولى جانباز آن فرصت را نيافت؛ اما رنج زندگى را همواره به جان خريد. جانبازان هم شهيدند؛ آنها شهيد زنده‏ ا ند.(امام خمینی)

حاج سید یعقوب میرسالاری فرزند حجه السلام سید علی میرسالاری در سال 1340ه ش در منطقه جانکی باغملک دیده به جهان گشود تحصیلات ابتدایی،راهنمایی ،دبیرستان  را در روستای  ابوالعباس گذراند در سال 1359با عشق وعلاقه وبرای پاسداری از حریم ولایت ودفاع از کشور عزیزمان به سپاه پاسداران پیوست

سردار میرسالاری جان را درطبق اخلاص نهاد واز همان اوان سبز پوش شدن در عملیاتهای مختلف مشارکت نمود ومسئولیتهای مختلفی در سپاه از جمله مسئولیت تبلیغات وانتشارات ومسئول پدافند شیمیایی در خط مقدم جبهه در عملیات کربلای5 رادرکارنامه خود دارند 

علیرغم مجرو حیتهای مختلف همواره در   خطوط مقدم حضور فعال داشتندتااینکه در نبردی نابرابر با سلاح های شیمیایی استکبار دچار مجروحیت شدید شیمیایی گردید تا ایشان هم یکی از قربانیان سلاحهای ساخت مدافعان درو غین حقوق بشر باشد سردار میرسالاری در کمال اقتداربا وجود مجروحیت 75/همواره خط ولایت را نگهبان است ایشان 3بار باپیر ومراد خود رهبر کبیر انقلاب دیدار داشتند این شهید زنده دو تن از برادران خود بنام سید جمال وسید یاسین را تقدیم انقلاب وولایت نمود وخود سرافرازانه به فرزندانش درس صبر وشکیبایی ودفاع از حریم یاررا  اموخت  هر پنج فرزند ایشان 4دختر ویک پسر ش دارای مدارک عالیه علمی (کارشناسی وکارشناسی ارشد )می باشند 


:: بازدید از این مطلب : 1058
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 12 / 5

 

مرغ اهنگ جدایی ساز کرد

ناگهان از سفره ام پرواز کرد

از فراقش قلب بشقابم شکست 

قاشق وچنگال من در غم نشست

ران وبال و سینه اش یادش به خیر

قلب چون ایینه اش یادش به خیر

ای فدای ژامبون رنگین تو

سوپ های داغ و ان ته چین تو

در نبود هیکل زیبای تو 

دلخوشم با سنگدان وپای تو

تخم خود را لااقل از مانگیر

تاکه با خاگینه اش گردیم سیر

صادرات نفت






























 


:: بازدید از این مطلب : 1045
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 11 / 5
 
 
 
 

 

[-] اندازه متن [+]

درویشی بر پادشاهی صاحب کمال عاشق شد و عقل را به کل در باخت.
خبر به شاه رسید که فلان درویش از عشق تو روز و شب ندارد.
شاه درویش را نزد خود خواند و گفت: اینک که بر من عاشق شدی، دو راه در پیش داری.
یا در راه عشق ترک سر بگویی، یا این شهر و دیار را ترک کنی.
درویش که هنوز آتش دلش از عشق مشتعل نگشته بود، راه دوم را بر گزید و از شهر خارج شد.

در این بین شاه دستور داد سر از تن عاشق جدا سازند.
وزیر شاه پرسید: این چه حکم است که سر از تن بیگناهی جدا سازی؟
شاه گفت: او در عشق دعوی دروغ داشت. اگر به راستی عاشق میشد، باید در راه عشقش از جان میگذشت.
سراو بریدم تا دیگر کسی در عشق ما دعوی دروغ نکند، و اگر او در راه عشق ما از جان میگذشت من هم تمام مملکت را فدای او میکردم.
ترک جان و ترک مال و ترک سر هست دراین راه اول ای پسر


:: بازدید از این مطلب : 1074
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 11 / 5

 

 

بخشي از موفقيت انسان به جامعه و چگونگي ارتباط او با ساير انسانها وابسته است . اين مهم است كه ما چگونه با مردم برخورد كنيم و براي آنها ارزش قائل بوده، در قبال همه انسانها مسئوليت شناس باشيم و خود را از آنان جدا ندانيم . به همين جهت در تعاليم اسلامي پاره اي سفارشها رسيده كه تكميل كننده اخلاق و ياري رساننده به انسان در زندگي است و بر انسان مسلمان لازم است كه آنها را رعايت نمايد.

هنگام مواجه شدن با كسي مناسب است كه به او سلام كند. خود اين عمل مستحب است، ولي جواب آن واجب . امام صادق (ع) كسي را بخيل معرفي كرده است كه از سلام كردن بخل بورزد . همچنين يكي از رفتارهاي اجتماعي گشاده رويي و خوش برخوردي است .

امام صادق (ع) فرمود: سه چيز است كه هر كس يكي از آن سه را به جا آورد، خداوند بهشت را بر او واجب مي‎كند: انفاق با تنگدستي، خوش رويي با همه و رعايت انصاف . دست دادن و مصافحه با يكديگر بسيار سفارش شده است .

در روايتي آمده است كه امام باقر(ع) فرمود: هرگاه مؤمنان با هم ملاقات نموده و مصافحه نمايند، خداوند دستش را در ميان دست آنان قرار ميدهد.‎ . برخورد خوب و گرم و صميمي با ديگران موجب جلب رضايت خداوند و موفقيت انسان در زندگي مي‎شود.

 

كافيست نگاهي به دور و اطراف خود بيانـدازيـد تـا مـتوجه شويد در جامعه ما تنها شمار اندكي از افراد متشـخـص و با نزاكت بجاي مانده است.
در روزگـاران پيـشـيـن به آداب معاشرت و نزاكت اجتماعي بهاي بيشتري داده مي شد. اما افسوس كه جامعه امروز دستخوش تحولات گوناگوني گشته است مقصود من آن نيست كـه مـردم بـايد هـمـانـنـد ربـات آداب معاشرت را يك به يك و مـو بـه مـو، بـرده وار رعايت و اجـرا كنند بلكه رعايت برخي آداب پسنديده بشما كمك خواهد كرد تا شان و منزلت اجتماعيتان ارتقا يابد.

بنده نـكاتـي را گرداوري كرده ام كه مي تواند شما را از يك فرد عامي به يك انسان متشخص وباكمال تبديل كند. با رعايت اين نكات ساده به شما اطمينان ميدهم كه ديگران شما را در زمره افراد با اصل و نسب و فرهيخته قرار خواهند داد.شخصي كه ديگران آرزوي معاشرت و شراكت با وي را دارند.
هميشه مودب باشيد اگـر هـم از كـسي خوشتان نمي آيد نيازي نيست كه شان و منزلت خودتان را تا سطح اجـتمـاعي آن فرد تنزل دهيد. مودب و با نزاكت بـاشيد تـا بـرتـري خـود را نـسـبـت بـه آن شخص ثابت كنيد ..
هيچگاه دشنام ندهيد دشنام و ناسزاگويي مطلقا ممنوع مي باشد. چون نشان دهنده آن است كه شما قادر نيستيد براي بـيـان عقايد خودتان از واژه ها ولغات مناسبتري بهره بگيريـد. از آن گذشته لااباليگري هميشه دور از نزاكت و ادب مي باشد ..
با صداي بلند صحبت نكنيد هنگامي كه با صداي بلند صحبت ميكنيد، بـاعث بالا بردن سطح استرس ميان اطرافيان خود ميگرديد. بـلند صحبت كردن بيانگر آن است كه شما قادر به بحث منطقي با ديگران نـيـستيد و عجزوناتواني شما را در استدلال معقولانه نشان مي دهد و آنكه مي خـواهـيـد حرف خودتان را با توسل به زور وخشونت به كرسي بنشانيد . هـمـچـنـيـن بلند صحبت كردن سبب جلب توجه اطرافيان مي گردد البته توجه منفيكنترل خود را از دست ندهيد زماني كه شما كنترل اعصاب خود را از دست ميدهيد و از كوره در ميرويد به همه نشان مي دهيد قادر به كنترل احساسات و هيجانات خود نمي باشيد. وقـتـي هم كه شما از كنترل رفتار خودتان عاجز مي بـاشيـد، چـگونـه قـادر بـه كـنـترل چيزديگري خواهيد بود؟ همواره خونسردي خود را حفظ كنيد كار آساني نخواهد بود اما به زحمتش مي ارزد. .

 

به ديگران خيره نشويد زل زدن به ديگران و چـشـم چـرانـي نوعي تعرض به ديگران محسوب مي گردد. شما كه نمي خواهيد بي جهت ديگران را مرعوب خود سازيد؟
صحبت كسي را قطع نكنيد پيش از آنكه اظهار عقيده اي بكنيد، اجـازه دهـيـد صـحـبت ديگـران بـه پايان برسد. ميان صحبت كسي پريدن نشانه بي نزاكتي و عدم برخورداري از مـهـارتـهاي اجـتـمـاعـي فرد مي باشد. اگر نمي خواهيد خودبين و از خود راضي بنظر آييد، هيچگاه صحبت كسي را قطع نكنيد و هرگاه كه ناچار بـه انـجـام ايـن كـار شـديـد حتـما بـا گـفـتـن جـمله معذرت.
. مي خواهم، اقـدام بـه انـجام آن كار كنيد. مـودب بـودن بـه مـفـهـوم آن اسـت كـه بـراي موقعيت، عقايد و احساسات ديگران احترام قائل شويم.. هميشه وقت شناس باشيد مهم است كه به وقت ديگران احترام بگذاريد.سـر مـوقـع در جـلسات، قـرار مـلاقـات هـا، موقعيت هاي شغلي و اجتماعي حضور يابيد. هـمچـنـين يك فرد متشخص مي داند چه زماني بايد ميهماني را ترك كند..
اسرار زندگي خصوصي خود را فاش نسازيد آبرو، شرافت، صداقت و بصيرت بـزرگـتـريـن و مـهـمـتـرين عـامـل براي حفظ اعتبار يك فرد متشخص مي باشد. جزئيات زندگي عشقي شما بايد محرمانه باقي بمانند. بـنـابـراين هرگاه شخصي در مـهـمـاني شـروع بـه سـخن چيـنـي كرد، از اعـتماد مـعشوقتان سوء استفاده نكرده و صحبتي در رابطه به زندگيتان به ميان نياوريد..
آب دهان نياندازيد اغلب مـردها ايـن كـار را بطور ناآگاهانه انجام مي دهند. آب دهـان انداختن بسيار زننده بوده و بي شخصيتي فرد را ميرساند. هيچگاه آب دهان نيندازيد مگر آنكه بخواهيد ثابت كنيد انسان بي نزاكتي هستيد..
حرمت بزرگترها را نگاه داريد در واقع شما بايد همانطور كه دوست داريد مورد احترام ديگران باشيد خود نيز به ديگران احترام بگذاريد. من به اين علت بزرگترها را مـورد تـاكيد قرار دادم كه امروزه جوانان خيال مي كنند همه چيز را مي دانند و از همه چيز سر در مياورند و در واقـع خـود را عـقـل كل ميدانند اما اينطور نيست. كافيست به 5 سال پيش خود بيانديشيد.....يقينا شما امروز بسيار باهوش تر و با تجربه تر شده ايد. اينطور نيست؟ بـا آنـكـه 5 سـال پـيـش نـيـز فكر ميكرديد همه چيز را ميدانيد..
به اشتباهات ديگران نخنديد اين يكي از پست ترين كارهاي است كه كسي ممكن است انجام دهد. هـنـگـامـي كـه شما اشتباهي مرتكب ميشويد و يا خراب كاري ميكنيد تنها انتظاري كه از ديـگران داريد آن است كه اشتباهات و خطاهاي شما را برويتان نياورند و از آنها چشم پوشي كنند. از آن مهمتر شما را بواسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند..
كلاه خود را از سر برداريد شايد امروزه اين رسم ديگر هوادار نداشته باشد. شما مي بـايد كـلاه و هـر آنـچه بر سر داريد را به هنگام داخل شدن به منزل از سر خود برداريد. از آن گـذشـتـه هيچگاه با كلاه بر سر ميز شام ننشينيد چون اينكار نشانه بي نزاكتي مفرط مي باشد..
فخر فروشي نكنيد هيچ كس از آدم لاف زن خوشش نمي آيد. در هنـگام گـفـتـگو دربـاره مـسايـل مـالي به دارايي هاي خود اشاره نكرده و ثروت خود را به رخ نكشيد..
به ساعتتان نگاه نكنيد هنگامي كه در يك جمع و محفلي مي باشيد، مدام به ساعت خود نگاه نكنيد مگر آنكه بـلافـاصله قصد ترك آن محل را داشته باشيد. وقتي به ساعتتان نگاه مي كـنـيـد ديـگران اينگونه برداشت ميكنند كه شما خسته و بي حوصله گشته ايد..

آيـيـن جوانمردي :

علاوه بر دستورات فوق مردان متشخص بايد در حضور يك خانم محترم از قـوانين ذيل نيز پيروي كنند. شـايد دوران جـوانمردي بـسر رسـيده بـاشـد امـا هـنـوز كـاملا از ميان نرفته است. شمـا جـزء مـعدود افرادي باشيد كه ايـن رسوم را هـمـچـنـان زنـده و پابـرجـا نـگاه ميدارند.
هميشه براي خانمها احترام بگذارید(چون آنها روحی لطیف و شکننده وزودرنجی دارند) اين شـايـد مـهـمتـرين قـانون آداب مـعـاشرت براي مردان باشد..


:: بازدید از این مطلب : 1046
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 8 / 5

 

نام و نام خانوادگي: سید مرتضی افقه   

محل خدمت: دانشگاه شهيد چمران اهواز (گروه اقتصاد)                       

 شغل: عضو هيات علمي

آدرس: اهواز- دانشگاه شهيد چمران - دانشكده اقتصاد          

 مرتبه علمي:  استادیار- پایه

1- مدارك تحصيلي :

كارشناسي:  اقتصاد (نظری)

كارشناسي ارشد:  اقتصاد (نظری- توسعه)

دكتري: دانشگاه بیرمنگام کشور انگلستان (اقتصاد - توسعه)

2-فعاليت آموزشي :

2-1 -   تدريس دروس كارشناسي :

اقتصاد توسعه

اقتصاد ایران

توسعه اقتصادی و برنامه ریزی

روش تحقیق

ارزیابی طرحهای اقتصادی

اقتصاد مدیریت

زبان تخصصی

2-2- تدريس دروس كارشناسي ارشد:

اقتصاد ایران

توسعه اقتصادی

روش تحقیق

زبان تخصصی

 

3-فعاليت پژوهشي :

3-1- مقالات چاپ شده در مجلات علمي :

1- تأثیر فعالیتهای ملی استان خوزستان برسایر فعالیت ها- سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان- 1378 تا 1379 - مجری سید مرتضی افقه - سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان خوزستان- کاربردی توسعه ای.

2- استراتژی توسعه صنعتی استان خوزستان - وزارت صنایع - 1380 تاکنون سید مرتضی افقه- وزارت صنایع- کاربردی توسعه ای ( ناظر طرح ).

 

3-2- مقالات ارائه شده در كنفرانسهـا ( داخلـي و خارجي):

1- اسلام و توسعه - دانشگاه شهید بهشتی تهران سال 1379.

2- دیدگاههـای امام خمینـی پیرامــون توسعــه اقتصادی - اندیشه های اقتصادی امام خمینی - دانشگاه تربیت مدرس  سال 1379 .

3- نقش عوامل غیر اقتصادی در توسعه استان خوزستان- همگرائی سیاست ها در افزایش مشارکت خرده فرهنگها - ارشاد اسلامی استان خوزستان سال 1380.

4- مفهوم توسعه: مقایسه ای تطبیقی بین نگرش علمی و دینی: مؤسسه عالی پژوهش در مدیریت و برنامه ریزی-  اسفند 1382 .

1-The Effect of Labour Law in The process of production the perspective of firm managers. / ILM confereces 2000/ Cordan University of Aberdeen                                                              / 2000/ سید مرتضی افقه

2-The Effect of Non Fconomic Factors in The process of production in Iran . / The 19th annual CIRA conf: Iran; Between Tradion and Modering/ Centre for Iranian research and Analysis./      2001/ سید مرتضی افقه

 

3-3- مقالات در دست بررسي و آماده چاپ:

-  بررسی سیاستهای حمایتی وبازرگانی دولت در بخش کشاورزی با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی.

 

 

3-4- پايان نامه هاي تحصيلي :

 

3-4-1- به عنوان راهنما:

1- محمد رزمی، فوق لیسانس اقتصاد:  بررسی سیاستهای حمایتی و بازرگانی دولت دربخش کشاورزی

2-  بهزادی:  بررسی موانع تولید صنعتی در استان کردستان

3- رسول سید ابراهیمی: شناسایی فعالیتهای پایه برای استان آذربایجان غربی ( به تفکیک کلیه شهرستانها) و تحلیل تغییرات اشتغال استان در دوره 75- 55  

 3-4-2- به عنوان مشاور:

3-5- كتابهاي در درست چاپ:

 

4-  فعاليت و سوابق اجرایی:

1- ریاست دانشکده اقتصاد- دانشکده اقتصاد، دانشگاه شهید چمران اهواز - از 1372 تا 1373.

2- مدیر کل برنامه ریزی و هماهنگی امور اقتصادی- استانداری خوزستان- از 1370 تا 1372.

3- مسئول طرحها و تحقیقات- جهاد دانشگاهی استان خوزستان- از 1368 تا 1370.

4- دبیر علمی مجله مجلس و پژوهش - مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی- از تیر ماه 1380 تا شهریور ماه 1381 .

5- معاون سیاسی- امنیتی استانداری خوزستان-  استانداری خوزستان -  دهم شهریور 1381 تا 1383.

6- مدیر کل دبیرخانه شورای عالی رفاه و تأمین اجتماعی (مهر1383 تا مهر 1384).


:: بازدید از این مطلب : 1176
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 7 / 5

میرسالاری دستیار اول فریدون حردانی شد 

سیدعباس میرسالاری به عنوان دستیار اول سرمربی تیم فولاد نوین خوزستان انتخاب شد.

به گزارش سایت رسمی باشگاه فولاد خوزستان ، به دنبال جلسه فریدون حردانی سرمربی جدید تیم فولاد نوین خوزستان با علیرضا اژدری زاده مدیرعامل این باشگاه مقرر گردید این مربی بومی و با سابقه فوتبال خوزستان به عنوان دستیار اول به کادر فنی فولاد نوین بپیوندد.

میرسالاری سابقه قهرمانی در لیگ برتر امیدهای کشور با تیم استقلال اهواز و همچنین کسب عنوان چهارمی این رقابت ها با تیم امید فولاد خوزستان را در کارنامه دارد.

وی در دو فصل گذشته عضو کمیته فنی تیم های پایه باشگاه فولاد بوده است.


گفتنی است تمرینات فولاد نوین برای حضور پرقدرت در مسابقات لیگ دسته دوم فوتبال کشور ، طی روزهای آینده در اهواز آغاز خواهد شد.


:: بازدید از این مطلب : 1006
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 7 / 5

 

وفـاداری یک زن زمانی معـلوم میشود که مــردش هــیچ نداشته باشد
وفـاداری یک مـرد زمانی معـلوم میشود کــه همــه چــیز داشـته باشـد . . .
از قضاوت کردن دست بکش تا آرامش را تجربه کنی . . .
“دیباک چوپوا”
.
مهم نیست دیگران در مورد شما چگونه فکر می کنند
مهم این است که تصویر ذهنی شما از خودتان چگونه است . . .
.
بدترین راننده قانونمند در شهر بسیار بهتر از بهترین راننده قانون شکن رانندگی میکند .
.
.ایمان به این معنا نیست که کشتی شما هیچگاه دچار طوفان نمیشود
بلکه یعنی کشتی شما هیچگاه غرق نمیشود . . .
.
.
.من در رقابت با هیچکس جز خودم نمیباشم
هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام . . .
(بیل گیتس)
.
یک در آغوش کشیدن بیصدا میتواند برای قلبی محزون
هزاران کلمه معنی داشته باشد . . .
.
هم اکنون که در حال نفس کشیدن هستید
شخص دیگری نفس های آخرش را میکشد
پس دست از گله و شکایت بردارید و با داشته هایتان زندگی کنید . . .
.
چیز های خوب به سراغ کسانی میروند که صبر میکنند
اما چیز های بهتر به سراغ کسانی میروند که برایش تلاش میکنند . . .
.
زبان هیچ استخوانی ندارد
اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند . . .
مراقب حرف هایتان باشید
.
همیشه نگاهتان به اون بالا باشه
تا دلتان از این پایین ها نگیره . . .
.
گذران امروز ، برای شکایت از دیروز ، فردای بهترین نخواهد ساخت . . .
.
برای اینکه انسان کاملی باشید لازم نیست حتما در یک رابطه قرار بگیرید
شما به واسطه آنچه که هستید کاملید ، نه به واسطه آنکسی که با او هستید
.
میگویند با دوستان مروت با دشمنان مدارا
اما مشکل این است که این روزها نمیتوان آنها را از هم تشخیص داد . . .
.
وقتی کسی به زندگیتان وارد میشود
خدا اورا به دلیلی میفرستد
یا برای درس گرفتن از او
و یا برای ماندن با او برای همیشه . . .
.
یادتان باشد ، وقتی خورشید میدرخشد
هرکسی میتواند دوستتان داشته باشد
در طوفان است که متوجه میشوید چه کسی واقعا به شما علاقه دارد . . .
.
خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
خوشبخت کسی است که با مشکلات مشکلی ندارد . . .
.
گاهی دو نفر باید از هم فاصله بگیرند
تا بفهمند چقدر نیازمند برگشتن به همدیگرند . . .
.
گاهی خراب کردن پل ها چیز بدی نیست
چون مانع بازگشت شما به جاییست که از ابتدا نباید پا به آنجا میگذاشتید . . .
.
فرار از مشکلات مسابقه ای است که هرگز در آن برنده نخواهید شد . . .
.
گله نکنید که چرا شخصی با شما درست رفتار نمیکند
اگر میدانید لیاقتتان بیشتر است
چرا با او رابطه دارید ؟
.
هیچوقت زیاد به خودتان سخت نگیرید
چون دیگران این کار را برای شما انجام میدهند !
.

.هیچوقت بیش از حد عاشق نباش
بیش از حد اعتماد نکن
و بیش از حد محبت نکن
چون همین بیش از حد
به تو بیش از حد آسیب میرساند . . .


:: بازدید از این مطلب : 1129
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 7 / 5

 چیرناواور اسمون از بخت مو تک نیکنه                           

هرسال کشت وکال مو قد نیکشه لک نیکنه

هر جاکه پام ایخوم بنم هی پارتی و پیلم کمه

 از ای درنگ ت نی چقه درخواس بچ بیلم کمه

 کرف اما ایخوم بگم ما بین و توفیر ایکنی

 بی شوم وخاو عاجز کی اخرش سیر ایکنی

 زور ایزنم تا یام نهنگ وا گیر ودندون پاو پنگ          

 اوسو تون بالا سری بق ایکنی خایه ی وچنگ

 ایرو یه بر خین ایخورن غر دور نوزین ایخورن

 اونو زرنگن هر دو بال از خیگ وحورجین ایخورن

 په زندیی وا قسمت درد وخشی چی گرگر ومیش

 من دور اقه ی مینا سه رنگ زور ایزنن سی هرد ریش

 زور ایزنن سی هردو ری از دول ومردم  ایخورن

 بعضی وشیطون هم ردن از سیو وگندم ایخورن

 په کی د روزش ایرسه بهری م دیگت غر بدی

 اومه م جیقم زندیی کی ایخوی ومرغت  فر بدی

 کی تحلی ودرموندیی نزدیک اخون ایرسه

 خشکن ولات دردلم کی اور بارون ایرسه

 نیگم شکایت یو فقط من شولم درد دل

 قل قل ودیندای زندیی وا قللم درد دل   

 

سه پا دارم  گلاکم پاوپات

همه ی روزل خشم سی پشت پات

دلم سی پش قواله ی برگ کالت

وبوقی زندیی سی شیر بهات


:: بازدید از این مطلب : 1092
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 6 / 5

این عکس برای ندیدن است! مثل شعر تلخی که برای نخواندن سروده می شود! چطور یک انسان؟! می تواند اینقدر بی رحم باشد که شکم شکارش را با کارد پاره کند، جنین اش را بیرون بیاورد و بعد از آن عکس بگیرد و با افتخار همگانی کند؟! کُشتن موجودی تا این اندازه ظریف و معصوم چه لذتی دارد؟

 


 


آیا این هم پلنگی است که می گوئید به گله هایتان حمله می کند؟ آیا خرسی است که کندوهای عسل تان را می خورد؟ آیا گرازی است که مزارع تان را شخم می زند؟ چطور می توانید این همه قلبی از سنگ را توی سینه تان جابجا کنید؟ این بومرنگ سنگدلی که پرتاب کرده اید یک روز برمی گردد و توی صورت خودتان می نشیند…

تفنگ تان را بر زمین بگذارید شکارچی های نشانه دار و بی نشان! این گلوله های سربی تان را چال کنید، دست هایتان را بشورید، بوی خون دارد دنیا را بر می دارد…. شرم تان باد اگر نام انسان را یدک می کشید… به این عکس نگاه نکنید! این عکس برای ندیدن است!


 


:: بازدید از این مطلب : 907
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 6 / 5

 

ارتباط مکانیسمی است که جامعه از طریق آن سازماندهی می شود و به کمک آن، امکان ایجاد و توسعه روابط انسانی فراهم می گردد. در عصری که هر لحظه اش در گرو تغییرات شگرف و شگفت انگیز است، ارتباطات حرف اول را می زند.جهان امروز جهان اطلاعات، آگاهی ها، دانایی ها و الزاما جهان فرهنگ و ارتباط است.

سلام

با عنایت به اینکه  امامزاده میرسالار(ع)یکی از مشهورترین وبا کرامت ترین امامزادگان جنوب می باشدکه هرساله ملجا وپناهگاه شمار زیادی ازدوستداران اهل بیت(ع) می باشدو اطلاع رسانی وتبلیغات نقش موثری در شناخت بیشتر وجذب توریست مذهبی دارد لذا می طلبد با راه اندازی پایگاه اطلا ع رسانی امامزاده خدمتی سترگ به دوستداران وشیفتگان ان حضرت ارائه نماییم .لذا

ازکلیه برادران وخواهران ،اساتید ودانشجویان ،فرهنگیان ودانش اموزان و.سایر کسبه.......جهت همکاری برای راه اندازی پایگاه اینترنتی امامزاده میرسالار(ع) دعوت به عمل می آید

دوستان علاقمند می توانند باشماره09163731522جهت همکاری تماس حاصل فرمایند


:: بازدید از این مطلب : 849
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 5 / 5

 در روزهای گذشته در مراسمی سیدی کهنسال با گویش زیبای میرسالاری وبیانی فصیح پیام تسلیتی ایراد نمود که هر دوستدار ادبیاتی را به واکنش وامی داشت اینجانب به عنوان خادم سادات برخود واجب دیدم تحقیقی در باره گویش سادات میرسالاری داشته باشم شاید بتوانم روند فراموشی این گویش را کندتر نمایم

در یکی ازمسافرتهام به شاهین شهراصفهان میزبانم خانواده ای از سادات بود مادر خانواده علیرغم قریب 40سال زندگی در این شهر با گویش زیبای میرسالاری اصیل صحبت می کرد علت را پرسیدم گفت این لهجه یادگار پدرانم است ویک میراث گرانبها ی پدری

 بیایید مثل این شیرزن فکر کنیم   

زبان، میراثی از یک دانش بسیار غنی است که می تواند درهایی به سوی دنیاهای دور با سنتها و فرهنگهای متنوع بگشاید.

امروزه نزدیک به  7 هزار گویش زبانی در دنیا وجود دارد که بیش از نیمی از این زبانها در پایان قرن حاضر از بین می روند .

این زبان ها از سوی تغییرات فرهنگی، خجالت از قوم و قبیله و سرکوب دولت ها، تهدید می شوند.

زبان‌های در حال انقراض همراه با یک طبقه‌بندی 5 حالته منتشر کرده است. این طبقه‌بندی شامل:

1- زبان‌های در آستانه‌ی خطر (بیمار): اغلب بچه‌ها به این زبان تکلم می‌کنند اما این خصوصیت به مناطق محدودی خلاصه می‌شود و این امر تهدیدی برای زبان‌های فوق است.

2- زبان‌های به خطر افتاده: بچه‌های اندکی این زبان‌ها را به عنوان زبان مادری و در منزل استفاده می‌کنند.

3- زبان‌های شدیدا به خطر افتاده: فقط نسل مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها از این زبان‌ها استفاه می‌کنند. پدرها و مادرها ممکن است این زبان‌ها را بفهمند اما به کودکان منتقل نمی‌کنند و حتا بین خودشان هم استفاده نمی‌شود.  

4- زبان‌های در محدوده‌ی بحران: جوان‌ترین متکلمین این گروه همان نسل پدربزگ‌ها و مادربزرگ‌ها هستند. تازه آن‌ها هم خیلی کم و به‌ندرت از این زبان‌ها استفاده می‌کنند.

5- زبان‌های مرده: دیگر کسی از نسل صحبت‌کنندگان این زبان‌ها باقی نمانده است. 

اگر خیلی منصفانه به طبقه بندی فوق بنگریم می بینیم زبان و گویش میرسالاری که شاخه ای از زبان لری است در طبقه دوم یعنی زبانهای به خطر افتاده قرار گرفته است !

راستی علت چنین خطری چیست ؟

آیا عوامل خارجی باعث ایجاد چنین خطری شدند ؟

یا این خطر ناشی از عوامل درونی ایل بزرگ لر است ؟

چرا باید پدران و مادران قوممان زبان مادریشان را پشت حجله عروسیشان جا بگذارند و بچه هایشان را از نعمت زبان مادری که کمترین حق طبیعی یک فرزند است

محروم کنند ؟

چرا با دستان خود تبر تیز برداشته و به جان درخت قوم و فرهنگمان افتاده ایم ؟

چرا باید زبان مادری خود را مایه ننگ دانسته  و تابلوی ورود ممنوع را بر سر در خانه هایمان آویزان کنیم ؟

چرا باید فرزندان خود را از نعمت بازیهای کودکانه محلی و فرهنگی خویش محروم کرده و پا به عرصه فرهنگهای قوم و قبیله های دیگر گذاریم ؟

با خود و در خلوت خود فکر کنیم که چه بر سر ما آمده است ؟

بیائید  عیب و عار ندانیم زبان مادری خود را !

 دربهای خانه هایمان را به روی زبان مادری خویش باز کنیم تا فرزندانمان از نعمت زبان مادری محروم نشوند

 و دست در دست هم دهیم و فرهنگمان را پاس بداریم و این میسر نمی شود جزء با همتی مضاعف در عرصه فرهنگ قومی و محلی

باشد تا شاهد مرگ تدریجی زبان و گویش  قوممان نباشیم .

 

انشا الله


:: بازدید از این مطلب : 860
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 5 / 5


 

در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد که از درد

چشم خواب به چشم نداشت و برای مداوای چشم

دردش انواع قرصها و آمپولها را به خود تزریق کرده بود

اما نتیجه چندانی نگرفته بود . پس از مشاوره فراوان

با پزشکان و متخصصان زیاد، درمان درد خود را مراجعه

به یک راهب مقدس و شناخته شده می بیند .

به راهب مراجعه می کند و راهب نیز پس از معاینه وی

به او پیشنهاد می دهد که مدتی به هیچ رنگی بجز

رنگ سبز نگاه نکند . او پس از بازگشت از نزد راهب به

تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های

رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند . همینطور

تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند.

پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و

مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و

ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد .

بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش

دعوت می نماید . راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ

به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش

را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند .

او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد

از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟

مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید : " بله . اما این

گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته . " مرد راهب

با تعجب به بیمارش می گوید بالعکس این ارزانترین

نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام .

برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه

سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود .

برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر

چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری .

تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان

ارزانترین و موثرترین روش میباشد .

آسان بیندیش راحت زندگی کن


:: بازدید از این مطلب : 911
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 5 / 5

ایلنا - یاسوج: فرماندار شهرستان کهگیلویه از راه اندازی دفتر امام جمعه بخش دیشموک این شهرستان در آینده ای نزدیک خبرداد.

به گزارش ایلنا از دیشموک ، " ناصر رضایی " در شورای اداری شهرستان کهگیلویه در محل آموزش و پرورش دیشموک گفت: ترویج فرهنگ از مهمترین اولویت های برنامه های ما در سالجاری خواهد بود که راه اندازی دفتر امام جمعه این بخش در راستای همین برنامه ها و با توجه به استقبال مردم این دیار صورت می گیرد.

وی از راه اندازی نمایندگی اداره ورزش و جوانان در این بخش هم خبرداد و اظهارداشت: با رایزنی ها و بررسی های صورت گرفته ، دفتر نمایندگی اداره ورزش و جوانان در هفته دولت در بخش دیشموک راه اندازی می شود.

فرماندار شهرستان کهگیلویه با تشریح وضعیت اعتبارات تخصیص یافته در بخش های مختلف بویژه در بخش عمرانی ، خاطرنشان کرد: اعتبارات خوبی برای اتمام مدارس تا قبل از مهرماه سالجاری پیش بینی شده که بخش دیشموک سهم عمده ای از این اعتبارات دارد.

رضایی افزود: مخزن یک هزار مترمکعبی این بخش نیز هفته دولت امسال به بهره برداری می رسد و مشکلات کنونی در زمینه کمبود آب شرب سالم مرتفع می شود.

وي در ادامه به تشریح اعتبارات ترمیم و بازسازی بقاع متبرکه در شهرستان کهگیلویه پرداخت و یادآور شد: 11 میلیارد و 400 میلیون ریال برای ترمیم و بازسازی بقع متبرکه و مساجد این شهرستان در سالجاری پیش بینی شه که برای بخش دیشموک بویژه امامزاده " میرسالار (ع) " اعتبار مطلوبی در نظر گرفته شده است.

فرماندار کهگیلویه گفت: شش میلیارد ریال برای کمک به هیات های مذهبی و کانون های مساجد این شهرستان تخصیص یافته که هیات های مذهبی و کانون های مساجد بخش دیشموک می توانند برای تخصیص اعتبارات مورد نیاز درخواست های خود را به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان اعلام کنند.

رضایی از تلاش های صدا و سیمای مرکز کهگیلویه و بویراحمد برای بسط و گسترش فرهنگ اسلامی تقدیر و بیان داشت: با افتتاح شبکه های دیجیتالی در شهرستان کهگیلویه و بخش دیشموک بسیاری از نگرانی ها و دغدغه های مردم در این زمینه نیز رفع می شود.

وی افزود: راه اندازی شبکه های دیجیتالی در شهرستان کهگیلویه و بخش دیشموک تا دو ماه آینده به سرانجام می رسد که این اقدام نقش عمده ای در ترویج و اشاعه فرهنگ دینی و اسلامی خواهد داشت.

فرماندار کهگیلویه ، رسالت مسئولين در دولت دهم را مضاعف خواند و یادآور شد: ما مسئولين براي از بين بردن مشكلات مردم منصوب شده ايم و در این راستا نباید از هیچ کوششی دریغ بورزیم.

رضایی بر تعامل دستگاههای اداری و شرکت های خدماتی برای رفع مشکلات و نگرانی های مردمی تاکید کرد.

 


:: بازدید از این مطلب : 880
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 5 / 5

 

 
 

 

 

دین - پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه(شفقنا) نوشت:

گرسنگى در ماه مبارک رمضان فواید بیشمارى در جهت تكمیل نفس و شناخت خداوند براى سالك دارد. روایات زیادى در فضایل گرسنگى وارد شده است كه بد نیست در اینجا اشاره اى به آنها و سپس به فلسفه و حكمت گرسنگى داشته باشیم .

از پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ”با تشنگى و گرسنگى با نفسهایتان مبارزه كنید همانا پاداش این كار همانند پاداش مبارزه در راه خداست . و عملى دوست داشتنى تر از گرسنگى و تشنگى در نزد خدا كسى است كه گرسنگى بیشترى كشیده باشد و در خداوند متعال تفكر بیشترى نموده باشد.”‌ و به اسامه فرمودند: «اگر مى توانى در حال گرسنگى و تشنگى ملك الموت را ملاقات كن تا به بالاترین مقامها و جاها رسیده و با پیامبران هم منزل شوى و ملائكه از دیدن روحت شادمان شوند و خداوند بر تو درود فرستد.»

نیز فرمودند: گرسنگى بكشید و بر بدنهایتان سخت بگیرید شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند. در حدیث معراج خداوند پرسید: اى احمد! آیا آثار روزه را مى دانى ؟ پاسخ داد: خیر. خداوند فرمودند: نتیجه روزه كم خورى و كم گویى است . و آن حكمت را به ارمغان مى آورد و حكمت معرفت را در پى دارد و معرفت یقین را. و وقتى كه بنده اى به یقین رسید باكى ندارد كه چگونه روزگار را سپرى كند. در سختى یا آسانى و این مقام خوشنودهاست . و هر كس طبق خوشنودى من رفتار كند، سه خصلت را به او مى دهم : شكرى كه نادانى همراه آن نباشد، یادى كه فراموشى نداشته باشد و دوستیى كه دوستى من را بر دوستى آفریدگانم ترجیح ندهد. هنگامى كه او من را دوست داشت ، من هم او را دوست خواهم داشت ؛ دوستى او را در دل بندگانم انداخته و چشم قلب او را به عظمت جلالم مى گشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمى دارم ؛ در تاریكى شب و روشنایى روز با او مناجات مى كنم تا آنجا كه سخن گفتن و همنشینى او با بندگانم قطع شود و كلام خود و فرشتگانم را به گوش او مى رسانم و اسرارى را كه از بندگانم پنهان كرده ام براى او آشكار مى كنم ...؛ عقل او را غرق در شناخت خود كرده و درك او را بالا مى برم ؛ مرگ را بر او آسان مى كنم تا وارد بهشت شود و وقتى كه ملك الموت او را ملاقات كند، به او مى گوید: آفرین بر تو و خوشا به حالت ! خوشا به حالت ! خداوند مشتاق تو است ... خداوند مى گوید: این بهشت من است ، در آن بخرام و خوش ‍ باش و در همسایگیم ساكن شو. روح انسان مى گوید: خدا یا خود را به من شناساندى و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بى نیاز شدم . قسم به عزت و جلالت اگر خوشنودى تو در این است كه قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شكل كشته شوم خوشنودى تو براى من دوست داشتنى تر است ... آنگاه خداى متعال مى فرماید: به عزت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعى بین خود و تو قرار نمى دهم ؛ تا هر وقت خواسته باشى بر من وارد شوى ؛ كه با دوستان خود چنین كنم .
از رسول اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ((كسى كه شكم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت مى شود.))

در این روایت به فلسفه و فضیلت گرسنگى اشاره شده است . براى توضیح بیشتر مى توان به سخنان علماى اخلاق كه برگرفته از روایات مى باشد، مراجعه نمود. آنان براى گرسنگى فواید زیادى گفته اند از قبیل :

الف- صفاى قلب : زیرا سیرى باعث ازدیاد بخار در مغز شده و مغز حالتى شبیه مستى پیدا مى كند و نمى تواند خوب فكر كند؛ سرعت انتقال او كم شده و قلب او كور مى شود. برخلاف گرسنگى كه باعث رقت و صفاى قلب مى شود. و قلب را آماده تفكرى كه باعث شناخت مى شود، مى كند. و نورى آشكار پیدا مى كند. از رسول اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ((كسى كه شكم خود را گرسنه نگه دارد اندیشه اش تربیت مى شود.)) .

ب- تواضع و از بین رفتن سرمستى و ناسپاسى كه منشاء سركشى است ؛ وقتى نفس خوار شد، در مقابل پروردگارش خاضع شده و از سركشى دست بر مى دارد.

ج- شكستن شدت شهوات و نیروهایى است كه باعث انجام گناهان كبیره شده و سبب هلاكت انسان مى شوند. چون بیشتر گناهان كبیره از شهوت سخن گفتن و شهوت جنسى بوجود مى آید و كم كردن این دو شهوت باعث مصون ماندن از خطرها مى شود.

د- آمادگى براى انجام تمام عبادتها از چند جهت است ؛ كه كمترین آنها كم احتیاجى به تخلى و بدست آوردن غذا و كمتر بیمار شدن به بیماریهاى گوناگون است - زیرا معده خانه بیمارى و پرهیز سرِ هر دارویى است .
با این مقدمات مى توانیم به نتایج بزرگى برسیم كه بعضى از آنها عبارتند از:
ماه رمضان

الف. مى فهمیم كه چرا خداوند براى میهمانش گرسنگى را انتخاب كرده است . نعمتى بالاتر و بهتر از نعمت شناخت ، نزدیكى و دیدار خداوند نیست و گرسنگى از راههاى نزدیك رسیدن به آن است . پس ‍ مى بینى كه روزه تكلیف نیست بلكه خداوند به وسیله آن تو را بزرگ داشته و به خاطر واجب نمودن آن بر ما منت دارد. و بهمین جهت شكر آن واجب است و مى فهمى كه علت واجب كردن آن كم خوردن و ضعیف كردن نیروهاست . بهمین جهت حیف مى آید كه حتى در شب نیز غذا بخورى . و ممكن است علت هاى دیگر تشریع روزه را نیز درك كنى .

ب. وقتى ارزش كارى را كه از تو خواسته شده ، فهمیدى ، براى رسیدن به نتیجه خوب ، در جهت انجام درست و اخلاص در آن ، تلاش ‍ مى كنى .

ج. هنگامى كه هدف از واجب شدن روزه را دانستى ، مى فهمى كه چه چیزى باعث صفا و روشنى یا تیرگى آن مى شود؛ و معنى این حدیث را مى فهمى كه «روزه فقط خوددارى از خوردنى و آشامیدنى نیست ؛ و هنگامى كه روزه گرفتى ، گوش ، چشم و زبانت نیز باید روزه بگیرد.» حتى در بعضى روایات پوست و مو نیز گفته شده .

د. مى فهمى كه شایسته نیست نیت و هدف روزه ، فقط مجازات نشدن یا بدست آوردن پاداش و بهشت و ناز و نعمت باشد؛ گرچه با روزه این دو نیز بدست مى آید بلكه سزاوار است هدف و نیت روزه نزدیكى انسان به خداوند و همسایگى و خوشنودى او باشد. و حتى از این حد نیز بالاتر آمده و خود این عمل را بخاطر این كه انسان را از صفات حیوانى خارج و به صفات روحانى نزدیك مى گرداند، نزدیك شدن به خدا بداند، نه وسیله اى براى نزدیك شدن به او.

این سفارشها را در مورد وظایف روزه دار ببین ، و درباره اثرات آن تامل نما. كسى كه خود را نزدیك به آخرت ببیند، قلب او از دنیا خارج شده و براى او چیزى جز تهیه توشه براى آخرت مهم نخواهد بود. همینطور اگر قلب او شكسته و خاضع و خوار باشد میلى به غیر خدا نداشته و مایه دلخوشى او كسى جز خدا نیست . و كسى كه روح و بدن او غرق در یاد، محبت و عبادت خدا شده و روزه او روزه مقربین مى گردد. خداوند به حق دوستانش چنین روزه اى را نصیب ما بفرماید؛ گرچه یك روز در عمرمان باشد.

 

مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملكى تبریزی(ره) -  مترجم : ابراهیم محدث بندرویگى - منبع:تبیان
 


:: بازدید از این مطلب : 910
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 5 / 5

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِکَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِکَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنّکَ وأیادیکَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.

 

خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم و مزن مرا با تازیانه کیفر و دور و برکنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان و نعمتهاى بى‌شمار تو اى حد نهایى علاقه و اشتیاق مشتاقان

:: بازدید از این مطلب : 999
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 3 / 5

 

 

 


 

 اللهمّ قوّنی فیهِ على إقامَةِ أمْرِکَ


واذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ


و أوْزِعْنی فیهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ


واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ

 

یـا أبْصَرَ النّاظرین.

 

خدایا مرا در این روز، در به پا داشتن دستوراتت نیرومند ساز
و شیرینى یادت را به من بچشان
و به کرمت، مرا در این روز براى ادای شکر و سپاس به درگاهت مهیا کن
و در حفاظت گاه و پوشش خانه خودت مصون دار،
اى بیناترین بینایان.  

 

 امان از لحظه غفلت که شاهدم هستی

 


:: بازدید از این مطلب : 794
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 3 / 5

 

شعر ...

در مجالي که برايم باقيست 
باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم
که در آن همواره اول صبح 
به زباني ساده 
مهر تدريس کنند 
و بگويند خدا 
خالق زيبايي 
و سراينده ي عشق 
آفريننده ماست
مهربانيست که ما را به نکويي 
دانايي
زيبايي 
و به خود مي خواند 
جنتي دارد نزديک ، زيبا و بزرگ
دوزخي دارد – به گمانم -
کوچک و بعيد 
در پي سودايي ست 
که ببخشد ما را 
و بفهماندمان
ترس ما بيرون از دايره رحمت اوست
در مجالي که برايم باقيست
باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم 
که خرد را با عشق 
علم را با احساس 
و رياضي را با شعر 
دين را با عرفان 
همه را با تشويق تدريس کنند 
لاي انگشت کسي 
قلمي نگذارند 
و نخوانند کسي را حيوان 
و نگويند کسي را کودن 
و معلم هر روز 
روح را حاضر و غايب بکند


و به جز از ايمانش 
هيچ کس چيزي را حفظ نبايد بکند 
مغز ها پر نشود چون انبار 
قلب خالي نشود از احساس 
درس هايي بدهند 
که به جاي مغز ، دل ها را تسخير کند 
از کتاب تاريخ 
جنگ را بردارند 
در کلاس انشا 
هر کسي حرف دلش را بزند
غير ممکن را از خاطره ها محو کنند 
تا ، کسي بعد از اين 
باز همواره نگويد:"هرگز"
و به آساني هم رنگ جماعت نشود 
زنگ نقاشي تکرار شود 
رنگ را در پاييز تعليم دهند 
قطره را در باران
موج را در ساحل 
زندگي را در رفتن و برگشتن از قله کوه 
و عبادت را در خلقت خلق
xکار را در کندو 
و طبيعت را در جنگل و دشت 
مشق شب اين باشد 
که شبي چندين بار 
همه تکرار کنيم :
عدل
آزادي
قانون
شادي
امتحاني بشود 
که بسنجد ما را 
تا بفهمند چقدر 
عاشق و آگه و آدم شده ايم
در مجالي که برايم باقيست 
باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم
که در آن آخر وقت 
به زباني ساده 
شعر تدريس کنند 
و بگويند که تا فردا صبح 
خالق عشق نگهدار شما


:: بازدید از این مطلب : 939
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه